ملخص الجهاز:
"در آیه دیگری نیز به این انگیزه به طور کلی اشاره شده است و آن اینکه طرح شبهات در طریق انکار معاد مستمسکی بیش نبوده است،بلکه همه این مستمسکات یک ریشه واقعی دارد و آن تکذیب انبیاء و پیامبران است(به هر علتی باشد) آن هم نه به خاطر قصور و ناآگاهی،بلکه از روی عناد و لجاج آنجا که میفرماید: "ءاذا متنا و کنا ترابا ذلک رجع بعید،قد علمنا ما تنقص الارض منهم و عندنا کتاب حفیظ،بل کذبوا بالحق لما جاءهم فهم فی امر مریج" (ق/3-5) "(کافران گفتند)آیا هنگامی که مردیم و خاک شدیم (دوباره زنده خواهیم شد)این بازگشتی بعید است،ما بر آنچه از زمین از آنان میکاهد آگاهیم،و نزد ما کتابی است نگهدار و نگهبان،بلکه آنان حق را آنگاه که به سوی آنان آمد تکذیب کردند پس آنان در کاری آشفته و مضطرب میباشند.
قرآن معاد را یک حقیقت اجتناب ناپذیر به شمار آورده و دلائل روشن و محکمی بر امکان وقوع آن اقامه نموده است که برای جویندگان حقیقت جای هیچگونه انکار و یا شکی را باقی نمیگذارد به همین جهت قرآن شک و تردید در آن را امری شگفت میداند و میفرماید: "فان تعجب،فعجب قولهم،اذا کنا ترابا،ءانا لفی خلق جدید" (رعد/5) "اگر از چیزی در شگفتی،شگفتآور سخن آنها است که میگویند آیا هنگامی که تبدیل به خاک شدیم آفرینش جدید خواهیم داشت" یعنی چگونه یک امر روشن را انکار میکنند؟ اعتقاد به معاد از اساطیر است از آنجا که اصول شرائع در همهء شرائع یکسان بوده و پیامبران بعدی بسان پیامبران پیشین،دعوت به معاد میکردند،از این جهت عرب معاصر با پیامبر اسلام که به نبوت پیامبر اعتقاد نداشت معاد را دنباله اساطیر تاریخی میانگاشت قرآن سخن آنان را در اینباره چنین بازگو کرده است: "لقد وعدنا نحن و آباونا هذا من قبل،ان هذا الا اساطیر الاولین" (مومنون/83) ما و پدران ما پیش از این،به معاد وعده داده شدهایم ولی این جز افسانه گذشتگان،چیزی نیست."