ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) خاطره تأثیر حرف معلم به عنوان معلم کلاس اول در یک دبستان پسرانه مشغول انجام وظیفه بودم.
برای دانشآموزان جشن قرآن گرفتم.
سعی کردم جشنی بسیار با شکوه و به یاد ماندنی برگزار شود.
دانشآموزی داشتم که خیلی در کلاس ناآرام بود.
حتی پنج دقیقه نمیتوانست آرام بنشیند و به درس گوش دهد.
علی دائما با وسایل کیفش خود را مشغول کرده بود و به درس گوش نمیداد.
وسایل اضافه را از کیفش درمیآورد،که گاه وسایل نقاشی و گاهی خوراکی بود.
این وسایل را از او گرفتم تا به درس توجه کند،ولی فایدهای نداشت.
بالاخره مجبور شدم کیفش را بگیرم و در گوشهای بگذارم تا وسایلی در دسترس نداشته باشد،اما همینکه کیف او را روی زمین گذاشتم،مثل این که اتفاق بسیار بدی افتاده باشد،علی از جا بلند شد و فریاد زد:کیفم را روی زمین گذاشتید؟توی آن قرآن بود!!"