ملخص الجهاز:
"5 و علامه حلی شارح تجرید الاعتقاد بر همین عقیده و رفته است،نتیجه آنکه ایمان در کتب کلامی شیعه بیشتر بهمعنای تصدیق با قلب و زبان است پس اگر کسی غیب،وحی،وجود خدا،وجود ملائکه و امثال آن را با قلب پذیرفت و بدان اذعان (1)-سورهء یونس،آیهء 301.
1 از این عبارت پیداست که ایمان اولا نوعی اعتقاد است و از اینرو از سنخ علم و معرفت میباشد و ثانیا در ایمان صرف اعتقاد کافی نیست بلکه لازم است عقیده وارد حریم قلب شود و در آنجا جای گیرد و خلاصه آنکه قلب یعنی تمام وجود انسان،اعتقادی را بپذیرد.
8تا بدین جا روشن شد که ایمان از مقوله علم و معرفت است نه اینکه نوعی حالت و ره یافت روانی باشد؛ هرچند ایمان بهمعنای تصدیق اگر در قلب جای گیرد به همراه خود برخی حالات مناسب روحی را به دنبال خواهد آورد، نظیر حب،اعتماد،خشیت.
پیش فرض این امر پذیرش اصل امور غیر حسی میباشد و این از جمله اصول بسیار مهم قرآنی-اسلامی است؛به عبارتی دیگر قبل از ایمان آوردن باید اصل وجود خدا و اصل وجود وحی و ملائکه و جهانی دیگر ثابت شود و اثبات اینگونه امور رهین تلاش عقلانی است و از اینجاست که در جهان اسلام علم کلام و در ادامه فلسفه اسلامی ظهور کرد فلسفهء ظهور اینگونه علوم چیزی جز عقلانیت ایمان و باور دینی و دفاع عقلانی از مدعیات دینی نیست."