ملخص الجهاز:
اسلام در سالهای نخستین، از همین بازرگانان و کاروانداران و کشتیرانان نیرو گرفت و با پیمودن همان راههای کاروانی و بازرگانی جهانی میان عربستان و بین النهرین و سوریه و مصر بود که نفوذ خود را از مرزهای صحرا و بیابانها به مناطق میان سواحل و اقیانوس هند و کنارههای خلیجفارس و دریای سرخ و شمال افریقا بگسترد.
این سرزمینها، که از منابع طبیعی خود در قرن هشتم به بهترین وجه بهرهبرداری میکردند عبارت بودند از: 1-ممالکی که زمینهای بارآور داشتند، مانند:بین النهرین و ایران که دارای شبکههای آبیاری منظمی بودند، مصر که انبار غله دنیای کهن بشمار میآمد، و دشتهای پر وسعت شمال افریقا و آندلس که همه غلات و روغنهای نباتی امپراطوری رم را تأمین میکردند.
همین جنبش در مناطق غربی دنیای اسلام نیز پدید میآید و زندگی و تمدن شهری-پس از دوران فترت و انحطاطی که در نتیجه حملات و یورشهای اقوام نیمه وحشی پیدا شده است-دوباره جوانه میزند و شهرهائی مانند قیروان، فاص، قرطبه و پالرم بنا نهاده میشوند.
از همه اینها گذشته، بسیاری از تکنیکهای کشاورزی، صنعتی، بازرگانی، علمی و ادبی و هنری نیز از جهان اسلام به دنیای غرب راه مییابد و بهترین شاهد این مدعا، لغات عربی فراوانی است که در زبانهای ایتالیائی، اسپانیائی، پرتغالی و فرانسوی میتوانیم یافت.
بنابراین، باید نتیجه گرفت که از هنگامی که شهرهای بزرگ اسلام، نقش خود را بعنوان مراکز اقتصاد جهان از دست میدهند و حرکت و حیات فکری مسلمانان سستی و کاستی میگیرد، روابط شرق و غرب نیز تغییر میکند.