ملخص الجهاز:
"4 دانون معتقد است که به دلیل سیطرهء مردسالاری در فرهنگ و ادبیات،زنان غالبا به صورت تابعی از امیال مردان تصویر شدهاند و لذا نقد ادبی باید در عین توجه به جنبههای زیباشناختی اثر،به جوانب اخلاقی آن نیز بپردازد: نقد فمینیستی ماهیتی اخلاقی دارد زیرا از نظر دور نمیدارد که یکی از مسایل اصلی ادبیات غرب این است که در بسیاری از آثار ادبی،زنان انسان تلقی نشدهاند...
1-اگر نویسندهء این داستان مرد بود،چه تغییراتی در ساختار روایت و عناصر آن(به ویژه شخصیتپردازی و مضمون)رخ میداد؟ساختار روایتی داستانهایی که نویسندگان مردسالار مینویسند،عمدتا از سه جهت با داستانهای نویسندگان زن تفاوت دارد:الف-زنان را بیشتر به صورت تابع(«کارپذیر»)نشان میدهد و نه به صورت فاعل(«کارساز»)؛ب-شخصیتهای قالبی و مضحک از زنان ارایه میدهد؛ج-وجود مستقل برای زنان قایل نیست بلکه آنان را برحسب تفاوتشان با مردان مشخص میکند.
قست اصلی داستان،توصیف پیامدهای درونی شنیدن خبر مرگ است و از آنجا که خوانندهء مرد دقیقا با همین احساسات درونی زنانه بیگانه است،احتمالا این قسمت از داستان را بیش از حد طولانی و حتی نامرتبط با بخشهای دیگر قلمداد میکند.
به همین ترتیب،وی نیز همچون پزشکانی که در پایان داستان با توجه به بیماری قلبی خانم ملارد مرگ او را ناشی از«شعف»میدانند، تصور میکند که مرگ شخصیت اصلی به علت رویارویی ناگهانی و غیر منتظره با کسی است که مرده تلقی میشد.
مصداقهای طنز تلخ در این داستان به ترتیب زیر است: الف-در آغاز داستان،جوزفین خواهر خانم ملارد و ریچاردز دوست همسرش«بسیار احتیاط کردند که خبر مرگ شوهرش را حتی المقدور با مقدمهچینی به او بگویند.
Josephine Donovan,"Beyond the Net:Feminist Criticism as a Moral Criticism",in Twentieth-Century Literary Theory:A Reader,ed."