ملخص الجهاز:
"اشیاء و ابزار کار خواصگویان و بساطاندازان:زیلوچه،دایره،چهارمیخ،طاس، میل و کتب اشیاء و ابزاری است که در فتوتنامه با حوصله و دقت شرح داده شدهاند و از این طریق میتوان پی برد که هریک از گروهها طی سالیان سال به ابزاری ویژه، مشخصکننده و مؤثر دست یافتهاند و همچنین قابل فهم است که هریک از این اشکال نمایشی انفرادی ریشه در گذشته داشته و طی دوران صفویه تشکل و اهمیت اجتماعی و جایگاه نمایشی خود را یافتهاند و بلافاصله باید اضافه کنیم که اگر نمایشهای انفرادی چنین رسالهء بینظیری داشتهاند بنابراین تعزیهخوانان نیز حتما و قطعا دارای رسالهء نمایشی ویژه بودهاند که تاکنون دستیابی به آن امکانپذیر نبوده است.
اما مهمترین نکتهای که در این بخش از کتاب وجود دارد شرح آداب قصهگویان است؛که نقش تمرین در ایفای هرچه بهتر نقش و شرایط قصهگویی و اهمیت ریتم قصهگویی از هشت موردی که واعظ کاشفی گفته است بسیار چشمگیرتر است: اگر پرسند که آداب حکایتگویان چند است؟بگوی هشت:اول آنکه قصهای که ادا خواهد کر«اگر مبتدی است باید که بر استاد خوانده باشد»و اگر منتهی است «باید با خود تکرار کرده باشد تا فرونماند»دویم آنکه چستوچالاک به سخن درآید و«خام و گران جان نباشد».
که ضرورتی برای پرداختن به آنها نمیبینم و به بخشی از رساله که به سه طایفه طاسبازان،لعبتبازان و حقهبازان میپردازد توجه میکنیم:نخست در احوال طاسبازان و حقهبازان که هردو گروه کارشان شعبدهبازی است و در اینجا نیز«شعبده»بازی نماد و نموداربازی و شعبده خلقت است و مولانا واعظ کاشفی به زیبایی در وصف آنها چنین میگوید:اگر پرسند که طاسبازی را از کجا گرفتهاند؟بگوی از دور فلک که پیوسته در گردش است و هر زمان طاس نورانی کوکبی را در زیر دامن خرقه کبود خود پنهان میکند و طاس کوکبی دیگر بیرون میآورد..."