ملخص الجهاز:
"محمود ماهر النقش تاریخ معماری ایران در گذشته دارای ویژگیهایی با اصالت هنری خود بوده که میتوان گفت گذشتهای بر افتخار را پشت سر نهاده و هنرمندان ایرانی بر خود میبالند که در دنیایی سیر میکنند که هر گوشه آن،هنر، سیر تکاملی خود را پیموده و ادامه کار را برای آیندگان باز گذاشته است.
معماران ایرانی با تفاوتهایی که در آب هوای چهار گوشه کشور وجود داشت آشنا بودند و کار خود را به فراخور آبوهوا بنا مینهادند و میزان سردی و گرمی ساختمانهای ییلاقی،شهری،کویری و دیگر بناهایی را که مربوط به زندگی همشهریهای آنها میشد،محاسبه مینمودند؛که نمونههایی از این بناها را میتوان در گوشهوکنار کشور دید.
مطالعه بر روی بناهای قدیمی و حتی کاروانسراها که برای زندگی موقت کاروانها ساخته شده بود نشانگر گفتههای بالاست،با اینکه ایران دارای کویری پهناور است و گل و گیاهی در آن روییده نمیشود ولی هنرمندان با الهام از رنگ گلها توانستهاند این رنگها را در ساختمانهای موردنظر به کار برند.
مسجد جامع اصفهان در سال 184 به دست نظام الملک و بعد از آن زمان به دست مغولان وسعت گرفت و به عنوان یکی از مهمترین مساجد فن سفالگری،با ذوقی که هنرمندان در خود سراغ داشتند بالا گرفت و با الهام از هنرهای دیگر مانند خوشنویسی،نقاشی و دیگر هنرها بر روی کاشی با لعاب طرحریزی شد و فن کاشیسازی گسترش پیدا کرد.
انشعابات آن عبارت بود از کاشی هفت رنگ، کاشی معرق،گرهکشی،اسلیمی،خطایی،معقلی و خط بنایی که هرکدام از این انشعابات برای خود قواعدی را دربر داشت و هنر کاشیکاری در این زمان به اوج خود رسید و همه هنرمندان بر آن شدند که بهتر ساختن را در انحصار خود داشته باشند و شاید بتوان گفت رقابتی سخت در بین هنرمندان کاشیکار درگرفت."