ملخص الجهاز:
"»1 «مرگ»،فرجام محتوم و حقیقت محض، مرگ،فرجامی که به راستی شاه و گدا،عالم و عارف و عامی نمیشناسد و یگانهای است همگان شمول و آنچه بیش از آن بر جای میماند چند و چگونه گذراندن طریقی است که هر تن آدمی از آن عبور کرده باشد در جبری که«خیام»حکیم به جستجوی ازلیت تا ابدیت آن،آسمانها را هم درنگریست،مگر این افسون بود گاری را تعریفی جامع و فراگیر بیابد، که نشد!
تئاتر از بدو زایشش از دل مذهب نیروی«تولد- مرگ-تولد»را در جان خود داشته و این یکی از رازهای ماندگاری اوست.
چرا که علت العلل پیدایی هنر «علت فاعلی»است و علت فاعلی خود هنرمند است که حتما و الزاما باید دیدگاه داشته باشد.
اما تئاتری که میماند مهارت و آگاهیاش را از هنر سپید [مذهب]وام گرفته و از این راه به قدرت رسیده و ماندگار شده است."