زخم می زد و نمک می پاشید: نگاهی به نمایش «آخ اگه بارون بزنه»، نوشته فخرالدین خاک زند، به کارگردانی هادی عامل مقدمة ومراجعة

"در واقع با شروع چرخه‌ داستانی جدیدتر نمایش رنگ و رونق تازه‌ای به‌ خود می‌گیرد و نمایشنامه‌نویس این امکان را به‌ دست می‌آورد که منطق پرداخت نمایش‌های‌ تخت حوضی را سرمشق قرار داده،در روند ساخت،پیشرفت و پایان‌بندی متن از امکانات‌ ساختاری ساختمان نمایش‌های تخت حوضی‌ بهره‌برداری نماید. اساسا با در مرکزگذاری شخصیت«سر کار بشاش»و حضور او در حلد سیاه عامی‌ تخت حوضی،نمایش به عرصه‌ای برای تقلید صحنه‌ای هنرمندان گروه«پاپتی‌ها»از نمایش‌های‌ تقلید بدل شده و ساخت متن،تدارک اجرا و باز نمایش داستانی برپایه نمایش‌های سنتی بر صحنه رسمی حاصل تجربه‌ورزی آن‌ها در این‌ فصل کاری خود است. نمایشنامه‌نویس در روایت داستانی اثر،که‌ دارای شکل ساده‌ای از قصه در قصه است و در واقع در روایت تویی و میان لایه‌ای اثر،جامعه‌ای‌ را با نظام و سیاسی دیکتاتور مآبانه و قلدرمنشانه‌ به تعریف می‌گذارد که باج‌گیری و رشوه‌خواری و فرهنگ غارت و چاپیدن مردم به نام‌ها عناوین‌ و سیاست‌های مختلف،به رسم بدیهی آن دایره‌ تبدیل شده است و این همه نیز در سایه ساختار پادشاهی رضاخانی ساخته و پرداخته و به تصویر درمی‌آید."