ملخص الجهاز:
"مهشید امیر شاهی فقط در این دو داستان نیست که به دریافتهای شخصی خود جنبهای اجتماعی بخشیده و از این طریق قابلیت حیاتی آنها را افزایش داده بلکه هفت داستان طنزآمیز او نیز که قهرمان-راوی واحدی دارند(در سطور فوق نام این داستانها را ذکر کردهام)سرشار از چنین جنبهای است که چون قبلا در مقالهای(مندرج در مجلهء نگین.
و دیگر هیچ انتظار مرگبار صداها ره بدنیای آبی ماهیها نمیبرد دنیای ماهیها مثل جریان آب،آرام و سیال است تنها خاشاک در گل فرورفته بر جای میمانند تنها یکبار فقط ارادهای آهنین میخواهد آه زمین چه بردبار است و انسانهای نسل معیوب چه صبورند فضا پر است از پژواک خندههای تهی و یادبود های تاریخی میدانها با چشمان خشک شده و قلب سنگی برای نسلهای سرگردان وامانده یادگار قرن بیتفاوتی است فضا پر است از سرودهائی که ناتمامی خود را در عمق خاک مدفون کردهاند تنها یکبار..."