ملخص الجهاز:
سپس اصول هستی شناسانه آن بیان گردیده و در آخر،مفاهیم ساختار و بهویژه هویت بهعنوان مهمترین دستاورد این نگرش برای مطالعه سیاست خارجی مورد بحث قرار گرفته است.
2-اصول اساسی تکوینگرایی بهطور کلی،تکوینگرایی سه اصل اساسی هستی شناختی در مورد زندگی اجتماعی و تأثیر آن بر سیاست خارجی و روابط بینالملل دارند که عبارتاند از: الف)اهمیت ساختارهای هنجاری،ایدهای و فکری همانند ساختارهای مادی؛ ب)نقش هویتهای اجتماعی01در شکلگیری منافع و رفتار بازیگران؛و پ)ساخته شدن متقابل کارگزار و ساختار.
هر هویت یک تعریف ذاتا اجتماعی از دولت است که در درجه نخست در دیدگاههایی ریشه دارد که دولتها بهطور جمعی در مورد خود و دیگری دارند و سپس در آنچه که ساختار دنیای اجتماعی را به وجود میآورد.
هنجارهای دانشگاه به افراد خاص،یک هویت دانشگاهی میدهد که همراه با آن منافعی در پژوهش و انتشار مطرح میشود، اما این صرفا از طریق عملکردهای روزمره دانشگاهی است که چنین هنجارهایی وجود دارد و حفظ میشود.
اما در نظریه تکوینگرایی،ضمن تأکید بر ویژگی ساختگی و نهادی مفهوم دولت،هویت آن نه بهعنوان مسئلهای شخصی یا روانشناختی، بلکه امری رابطهای تلقی میشود که به وسیله تعامل بازیگران با یکدیگر،به وسیله مشارکت در معانی جمعی و از درون یک دنیای اجتماعی تکوین یافته پدید میآید و تغییر میکند.
اگر دولتها خود را در یک وضعیت خودیاری بیابند،به این خاطر است که عملکردهای آنها چنین وضعی را ایجاد میکند،و چنانچه عملکردها تغییر یابد،آگاهی بین الاذهانیای که آن نظام را تشکیل میدهد نیز تغییر خواهد کرد.
پ)دولتها براساس درک و تصوری که از هویت خود دارند،به تعریف«منافع ملی»خود میپردازند و سیاست خارجی آنها،بیشتر محصول این تعریف از منافع ملی است.