ملخص الجهاز:
"کتاب ژاپن و سیاستهای اقتصادی جنگ و بازسازی آن،نوشته دکتر محمد تقیزاده هرچند خود تکرار همان کشش نوستالژیک است،اما از پایهها و مایههای علمی و عینی قوی و آموزندهای برخوردار است که میتواند برای معماران توسعه و سازندگی کشور و بهویژه آنان که گمان میکنند توسعه اقتصادی میتواند از کل بافت اجتماعی، فرهنگی و اراده سیاسی یک ملت برای توسعه جدا باشد،آموزههای بسیاری داشته باشد.
*** بخش ششم کتاب تحت عنوان«حرکت به سوی تثبیت و بازسازی»نشان میدهد که چگونه از فردای پایان جنگ برنامهریزی برای بازسازی شروع شد و از همان ابتدا،روش کار متکی بر واردات مواد خام و صادرات کالاهای صنعتی بود.
اجرای این برنامه با پیشنهادات هیأت بررسی غرامتهای جنگی که خواستار متوقف شدن بخش عظیمی از ظرفیت تولیدی ژاپن و انتقال کارخانجات به خارج را داشت مغایرت کامل داشت و اگر اخذ غرامت به شکل پیشنهادی اولیه اجرا میشد مسلما توسعه ژاپن این کتاب که از پایهها و مایههای علمی و عینی قوی و آموزندهای برخوردار است، میتواند برای معماران توسعه و سازندگی کشور و بهویژه آنان که گمان میکنند توسعه اقتصادی میتواند از کل بافت اجتماعی، فرهنگی و اراده سیاسی یک ملت برای توسعه جدا باشد،آموزههای بسیاری داشته باشد199 تأخیر بیشتری مییافت.
پس در نهایت نمیتوان فهمید که اگر بخواهیم داستان غمانگیز«توسعه عقبماندگی»ایران تکرار نشود از کجا باید شروع کنیم و آیا فقط فهمیدن این موضوع توسط رهبران سیاسی و عمل آنان کافی است؟پس نقش سایر عوامل از جمله فرهنگ و تاریخ که این همه در کتاب بر آن تأکید شده چه میشود؟ مسأله دیگر اینکه به دلیل تألیف مجزای بخشهای مختلف،کتاب فاقد یک انسجام تاریخی (کرونولوژیک)و ساختاری است."