ملخص الجهاز:
"در این فصل ابتدا نویسنده به تناقضات آرای روششناسی جورج زیمل اشاره میکند که بر اساس آن علوم تاریخی هم با ارجاع به نیت و اهداف و انگیزههای کنشگران حاضر در تاریخ قابل تبیین است و هم بدون ارجاع به این مؤلفهها.
در همین فصل است که نویسنده به مقایسه آرای روششناسی و معرفتشناسی ماکس وبر و کسانی چون پیرس و جان آستین میپردازد.
نویسنده همچنین به تشابهات میان این نظر وبر که معنای یک قول یا کنش،برخاسته از فرهنگ و زبان رایج و مورد استفاده مردم است(و همین امر است که به عنوان علت و برانگیزندهی کنش میان عمل میکند) و«فلسفهی زبان متعارف»و به ویژه آرای جان آستین اشاراتی کوتاه دارد.
کتاب علم اقتصاد چگونه تاریخ را به فراموشی سپرد به قلم جفری هادسون،اقتصاددان برجسته نهادگرا،روایتی دلانگیز به دست میدهد از این که چگونه علم اقتصاد و علوم اجتماعی به علومی انتزاعی و صوری بدل شدند که توجه ناچیزی به شرایط نهادی و تاریخی دارند."