ملخص الجهاز:
"دانش چالشانگیز:دانشگاه در جامعه دانش محور از ده فصل زیر تشکیل شده است: دانش و شناخت:بازبینی جامعهشناسی دانش دانشگاه در عصر مدرنیته لیبرال:بین جهانگرایی و دولت ملی دانشگاه در عصر«مدرنیته ساماندهی شده»: (Organized modernity) کاپیتالیسم،دولت و شهروند پروژه انتقالی:دموکراسی،ضدفرهنگ و ارتباطات (به تصویر صفحه مراجعه شود)نهادیسازی نقد:روشنفکران،عرصهء عمومی و دانشگاه قدرت دانشگاهی و سرمایهء فرهنگی:دیدگاههای بوردیو دربارهء دانش و دانشگاه دانشگاه و رویه جدید تولید علم از تولیدکننده تا مصرفکننده جهانی شدن و کاپیتالیسم دانشگاهی:جریانهای دانش جدید دانشگاه پستمدرن:ساختزدایی دانش و نهادها سیاست جدید دانش:نبردهای فرهنگی،هویت و چند فرهنگگرایی نتیجه:دانش،شهروندی و بازتابی شدن دلنتی در مقدمه به نحو اجمال ایدههای اصلی هرفصل را شرح میدهد.
هدف دلنتی از این بررسی ارزیابی دانشگاه پستمدرن و«پارادایم ساخت زدا» (paradigm of decnstructionism) به منظور ارائه نظریهای به اعتقاد دلنتی مدلهای شناختی و فرهنگی روشنگری در نیمه قرن بیستم متحول میشوند و دانشگاه نیز از نهاد انتقال دهدن یا حامل به نهاد تحولساز سنتهای فرهنگی تبدیل میشود دانشگاه از دهه شصت و هفتاد میلادی به پایگاهی برای گسترش دموکراسی،حقوق بشر و مفاهیمی مانند عدالت، خوشبختی،برابری و رهایی بدل شده است دلنتی معتقد است دانشگاه معبدی برای تبلیغ فرقهای خاص نیست بلکه وظیفه آن ایجاد فضای امن و آزاد برای بروز ایدهها، خلاقیتها و دانشهاست بدیل در مقابل کسانی است که معتقدبه«پایان دانشگاه»و ویرانه شدن دانشگاهاند.
نتایج این نزاع بیش از سادگی،فشردگی و انسجام از امتیاز این کتاب است با توجه به فقدان کتاب مرجع نظری درباره ایده دانشگاه در نظریههای فلسفه اجتماعی و جامعهشناسی قرن بیستم در ایران، ترجمه این کتاب میتواند گام مهمی به شمار آید به اعتقاد دلنتی شیوه تولید دانش جدید نه تنها متاثر از ارزشهای بازار،تکنولوژیهای ارتباطی و فرهنگ مدیریت و کاپیتالیسم دانشگاهی است، بلکه همچنان متأثر از نزاع بر سر هویت است آنکه به نابودی دانشگاه بینجامد،حیات تازهای را به وجود میآورد."