ملخص الجهاز:
"د. گانهء حق و باطل از جهت دیگری نیز اهمیت دارد چرا که فوکو معتقد است رویهء ممنوعیت و تقسیمبندی عقل و جنون از دو قرن پیش به نفع تقسیمبندی حق و باطل عقب نشستهاند و3اگر چه دوتای نخست هماره آسیبپذیرتر،نامطمئنتر،شدهاند چرا که هردو را اکنون دستخوش ارادت به حقیقت میبینیم،این ارادت به حقیقت در عوض همواره در حال تقویت شدن، عمیقتر شدن و اجتنابناپذیر شدن است»(پیشین:22)در باب این رویه فوکو در جاهای دیگر و تحت عناوینی چون رژیمهای حقیقت و حقیقت شکسته،به کرات سخن گفته است که درک این رویه بیتردید با مراجعه به آن مطالب کامل خواهد شد.
فوکو در باستانشناسی دانش به کمک همین روش سه اپیستمهء کلاسیک، رنسانی و مدرن را از هم متمایز فوکو صرفا در سطح گفتمان و توصیف قواعد حاکم بر آن باقی نمیماند، بلکه ماهیت گفتمانی تفکر را به ماهیت اجتماعی گفتمان پیوند میزند، چرا که گفتماننمیتواند به صورت معلق وجود داشته باشد، بلکه باید چیزی موجود باشد تا گفتمان بر روی آن تشخیص و تعین پیدا کند میکند و قواعد حاکم بر هرنظام معرفتی را توصیف مینماید.
«در نهایت،در حالی که تاریخ سنتی تمایل داشت که رویدادها را کنار بگذارد یا آنها را به فرایندها و ساختارهای فراتاریخی احاله دهد،تحلیل تبارشناختی به تفرد این رویدادها تمرکز دارد به منظور اینکه چندگانگی عوامل سازنده یک رویداد را بازیابی نماید» (lbid:58) بدین ترتیب تبارشناسی یک رویداد به بازیابی عوامل چندگانه به عنوان تبار رویدادی بازمیگردد که یکبار و فقط یکبار روی داده است."