ملخص الجهاز:
"تربیت یافتند قبلا در مسجد حکیم شرح لمعه تدریس میکرد و بعدا فرائد و متاجر را و در این اواخر به درس خارج جواهر پرداخته بود،و در دورههای پیش اسفار بعه و ریاضیات و هیئت نیز تدریس مینموده،و در اجتهاد و تحقیق و جامعیت مورد تصدیق علما و دانشمندان بزرگ بوده،چنان که مرحوم آیة الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی که از مراجع تقلید نجف بوده به نقل یکی از دوستان صادق گفته بود:نظیر آقای ارباب در نجف یا اصلا نیست و یا بسیار اندک است.
و آرامگاه مردان کامل بر فراز چرخ است و تکیهگاهشان بر بالای عرش از این جهت به خاکنشینی خود شادمان نبود و تن خاکی را به خاک بازپس داد: جان گرامی به پدر باز داد#کالبد تیره به مادر سپرد آن ملک با ملکی رفت باز#زنده کنون شد که تو گویی بمرد کاه نبد او که به بادی پرید#آب نبد او که به سرما فشرد گنج زری بود در این خاکدان#کو دو جهان را بجوی میشمرد قالب خاکی سوی خاکی فکند#جان و خرد سوی سماوات برد صاف بد آمیخته با درد می#بر سر خم رفت و جدا شد ز درد در سفر افتند بهم ای عزیز#مروزی و رازی و رومی و کرد خانۀ خود باز رود هر یکی#اطلس کی باشد همتای برد؟ ملاصدرای شیرازی دربارۀ مرگ طبیعی پس از آن که اقوال حکمای پیشین را نقل میکند که:فرا رسیدن مرگ در اثر وافی نبودن غذا برای بدن و عاجز شدن دستگاه بدن است برای ساختن بدل ما یتحلل و بالاخره خاموش شدن حرارت غریزی است،خود دربارۀ سبب واقعی مرگ کلماتی ایراد کرده که حاصلش این است:که سلسلۀ وجود و کاروان حیات را توفیقی نیست و پیوسته رو بتکامل میروند و انسان در این زندگی وقتی پیمانهاش پر شد و استعدادش به منصۀ ظهور رسید،خواه در راه سعادت و خواه در طریق شقاوت موت وی بالطبع فرا میرسد و به حکم تکامل از این مرحله به مرحلۀ دیگر نقل مکان میکند(و علل طبیعی که دیگران برای مرگ ذکر کردهاند،به جای خویش درست است و منافاتی با این سخن ندارد)بعدا گوید این مرگی را که توصیفش کردیم،مرگ طبیعی است نه غیرطبیعی(اخترامی)که به سبب اتفاقات و امور عارضی رخ میدهد."