خلاصة:
اگر نگوئیم همهکسان،میتوانیم بگوییم اکثر کسانی که سروکارشان با علوم اجتماعی است چنین باور دارند که پژوهشهایشان«عینی»و نتیجهگیریهایشان مستقل از آن ارزشهای اعتباری است که به آن ایمان دارند.و نیز گمان دارند که«علمی»فکر میکنند و از تعصب بدورند و در برداشتهای خود هم بکلی با قدما فرق دارند. در کتاب کوچکی که ترجمه آن بتدریج در نگین میآید،گونار میردال افسانه«عینیت»را ارزیابی میکند.میردال این پرسش را پیش کشیده است که تا چه اندازه نظریات نو و تازه اقتصادی و اجتماعی از فرضیات مربوط به قوانین طبیعی و سوداگرایی رها شدهاند؟او این مساله را مطرح کرده است که آیا ما میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که پرسشها و جستجوهای ما،روی تعصباتی که پاسخها و یافتههای ما را از اعتبار میاندازد،سرپوش نمیگذارد؟ میردال بعنوان صاحبنظری که علوم اجتماعی را بعنوان یک«شعور عام بغرنج»یا«فهم عادی پیچیده» تلقی میکند و از این نگاه نظریات اقتصاددانان سیاسی و جامعهشناسان را ارزیابی میکند،عقیده دارد که فقط پس از تحلیل انتقادی مسائل است که ما میتوانیم تمام نیرو و قوام پژوهشهای تجربی را در خدمت مسائل اجتماعی قرار دهیم. شاید کتاب«عینیت در پژوهشهای اجتماعی»برای دانشجویان این رشته یکی از کتابهای مهم علوم اجتماعی باشد.بعلاوه،اهمیت بیشتر کتاب از آنرو است که خطوط تفکر یکی از پیشروان نظریات اجتماعی را در اختیار دانشجوی علوم اجتماعی قرار میدهد و صرف آشنایی با این نظریات برای دانشجویان علوم اجتماعی لابد ضرورت دارد.
ملخص الجهاز:
"3-چگونه نفوذی را که صرفا از شخصیت خود او برمیخیزد،شخصیتی که نه تنها پرداخته سنتها و محیط زیست اوست، بلکه پرداخته تاریخ فردی،سرشت و تمایلات اوست نادیده بگیرد؟ دانشجوی علوم اجتماعی با مساله دیگری هم روبرو است:برداشت Approach او چگونه میتواند عینی و در عین حال عملی باشد؟رابطه بین شناخت جامعه و تغییر جامعه چیست؟چگونه میتوان جستجوی معرفت واقعی را با ارزشگذاریهای Valuation اخلاقی و سیاسی همراه ساخت؟چگونه حقیقت میتواند با آرمانها Ideal ربط داده شود؟ در حرفه ما،حتی تا امروز،این «ناآگاهی»وجود دارد که دانشجو،در جستجوی حقیقت،مثل هر انسان دیگری که بدنبال انجام کاری است،زیر نفوذ سنت، محیط زیست و شخصیت خویش است.
حتی اگر این تاثیرها که پژوهش را زیر نفوذ قرار میدهد در جا وجود داشته باشد و درنتیجه آن دانشجوی علوم اجتماعی در برداشتهای خود برای کشف حقیقت و همچنین درباره شخص خویش،خود را سر در گمتر حس کند،باز مساله فلسفه علوم (به تصویر صفحه مراجعه شود) اجتماعی بجای خود باقی میماند:آیا وسایل منطقیئی وجود دارد که دانشجوی علوم اجتماعی بتواند«عینیت»در پژوهشهای اجتماعی را از طریق آن وسایل بهتر تضمین کند؟این مسالهای است که در بحثی که در پیش دارم به آن خواهم پرداخت.
همانطور که خواهیم دید،وسایل منطقی موجودی که بتواند ما را از تعصب دور نگه دارد به این شرح است،باید آن ارزشگذاریهایی را که حقیقت سرنوشت پژوهشهای نظری و همچنین پژوهشهای عملی2ما به آنها بستگی دارد تا سرحد آگاهی کامل بالا ببریم و آن ارزش گذاریها را از نقطهنظر مربوط بودن، مهم بودن،و عملی بودن در جامعهای که درباره آن پژوهش میکنیم بدقت زیر ذرهبین قرار دهیم."