ملخص الجهاز:
با دریغ باید گفت در جایجای نقد یاد شده این نکتهها نادیده گرفته شده و گذشته از اینکه کاستی و ناراستی،به خودی خود و در هر جایگاه ناپسند است،برای خواننده این پرسش پیش میآید که اگر با کسانی چون دکتر سیروس شمیسا،که از استادان و بنام و برجستهء ادبیات هستند و بیشینهء دانشجویان ادبیات در دو دههء گذشته،وامدار تلاشهای پیگیر و ستودنی ایشان در کار پژوهش و آموزش و تألیف کتابهای درسی و دانشگاهی بودهاند،چنین برخورد شود،دربارهء کار دیگران چگونه سخن گفته خواهد شد!
در همین نمونهها نمونهء شمارهء 01 درخور درنگ است که در آن،منتقد بیآنکه نشانی از نادرستی در سخن نویسنده بیابد و آن را باز نماید،تنها بر این نکته پای میفشارد که یکی از استادان دکتر شمیسا نظری ناسازگار با ایشان داشته است و از این داوری آشکار میشود که منتقد بر این باور است که هیچ کس-حتی اگر به پختگی و استادی برسد-نمیتواند سخنی ناسازگار با سخن استادان خود بگوید.