ملخص الجهاز:
"زیرا که بهطور کلی،بررسی مفاهیم همبسته با معادشناسی نظیر رستاخیز،جزا و بهشت و دوزخ همواره براساس متون کتاب مقدس و تفسیر تعالیم و مطالب مندرج در آن صورت میگیرد و همه ادیان نیز کموبیش به این موضوعات و زندگی پس از مرگ پرداخته و آن را از دریچه و نگاه مبتنی بر آموزههای دینی خود مورد بررسی قرار دادهاند.
حال در اینجا باید این پرسش را مطرح نمود که پدیدهشناسی از چه جهاتی با معادشناسی و یا تعبیر کلیتر با مفاهیم دینی دارای ارتباط است؟و اینکه موضوعات مطرح شده در این دو تا چه حد با یکدیگر شبیه است؟ بهطور کلی میتوان بیان کرد که معادشناسی به زمانهای واپسین معطوف است در حالی که پدیدهشناسی آنچه را که مبنا قرار میدهد زمان حال و حضور فی نفسهی اشیاء است.
این درهم آمیختگی آینده و گذشته در حال، از یک سو و از سوی دیگر مفهوم زمان مندی در پدیدهشناسی میتواند بنیان مناسبی را برای الهیات فراهم نماید،زیرا که معادشناسی یکی از مسائل مربوط به الهیات است که در پرتو چنین تفسیری از زمان میتواند از روش پدیدهشناسی استفاده کند استدلال نویسنده در این بخش بدین صورت است که تفسیر زمان هم در معادشناسی و هم در پدیدهشناسی به یک شکل صورت میگیرد؛یعنی بدین نحو که هردو این نظامها جستجو گر مفهوم آینده در حال هستند.
آنچه که میتوان از جمله کاستیهای کتاب بر شمرد عدم پرداختن این کتاب به موضوعات دیگر الهیات نظیر خدا،خلود نفس،تناسخ،تناهی جسم،گناه،دوزخ و دیگر موضوعات مناقشه بر انگیز الهیات و معادشناسی است که در این کتاب به آنها پرداخته نشده و در پرتو رویکرد پدیده شناختی نیز مورد تفسیر قرار نگرفته است."