ملخص الجهاز:
"این نظر مینورسکی در عین سادگی،از چنان صلابتی برخوردار گشته که تا به امروز مورد قبول اکثر پژوهشگران و دانشمندان بوده و هست؟ از طرفی دیگر،اگر بدان امر قدرتطلبی و توسعهطلبی سیاسی ترکمانان را بیفزاییم،شاید تشکیل دول مستقلی تحت عناوین قراقویونلو و آق قویونلوها توجیهپذیر باشد؛هرچند ممکن است خاستگاه آن دو قبیله به یک اتحادیهء واحد بازگردد.
هرچند از زمان اسکندر،پسر قرایوسف(حکومت: 823-841 هـ ق/1420-1438)به بعد خود را با تیموریان و سیاستهای آنان همسو نموده و از دولت گورکانی تبعیت داشتند،با این حال باید دقت داشت که جهانشاه به تعرضاتی برضد تیموریان دست زد و حتی هرات را به محاصره گرفت،اما حسنعلی قراقویونلو از مقابل اوزون حسن آققویونلو به ابو سعید گورکانی پناه برد.
این امر رویمر را در مورد منشاء آققویونلو به تأمل واداشته است، اما بهطور غیر مستقیم امکان جعل نسبنامههای آققویونلوها را قوت داده و دربارهء انتساب آنان به اوغوزخان تردید روا داشته است؟7در این مورد اگر رویمر به کتاب دیگر دیار بکریه نوشتهء ابو بکر طهرانی و العبر: تاریخ ابن خلدون(ج 4)رجوع مینمود،مشاهده میکرد که منابع مذکور،آقا قویونلوها را به ترکمانان سلجوقی و سپس به اوغوزخان منتسب نمودهاند.
به راستی آیا نمیتوان به این مثلث انتساب قوت داده و در آن مورد تحقیق و تفحص نمود؟8 در مورد بحث فوق نگارندهء سطور حاضر نظر مساعدی داشته و آن را در برخی اشتراکات واحد قومی و فرهنگی موجود میان ترکمانان ترکمن صحرا و ترکهای ساکن اردبیل و آذربایجان مشاهده نموده است،اشتراکات قومی و فرهنگی واحدی که در موارد مختلفی چون اساطیر،عقاید،پوشاک و خوراک به چشم خورده و به نوبهء خود میتوانند تحت عناوین مختلف و طی تحقیقات مجزایی مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد."