ملخص الجهاز:
"نکته اینجاست که این حرف را کسی میزند که در زبان خود او شاعرانی هستند مانند گوته و شیللر که در شعر و ادب مقام پیغمبری دارند و از این قبیل شواهد و دلایل برای بلندی مقام ادبیات فارسی بسیار مقصود اینست که جوانان ما قدر ادبیات گذشته ملت خود را بدانند و ضمنا چنانکه اشاره کردم متوجه باشند که قومی که پدرانش چنین میراث نفیسی برای او گذاشتهاند موظف است که فرزند خلف باشد و آبروی پدران خود را حفظ کند و لیکن در چهار صد پانصد سال گذشته چنانکه عرض کرده متاسفانه ادبیات ایران مهجور و دستخوش تصرفات مردمان نااهل کجسلیقه بوده در آن مدت باستثنای معدود قلیلی هرکس بنظم و نثر فارسی اشتغال داشته جز مدح و ذم اشخاص یا خدمت بنفسانیت و شهوانیت بزرگان یا اظهار فضیلت آن هم غالبا با ذوق و سلیقه معوج کاری نکرده است و این کیفیت نتیجه همان اوضاع اسفناکی است که این ملت گرفتار آن بود و در همه چیز او را بپستی و انحطاط کشانید امروز که بحمد لله روز فیروزی است و دارای سرپرستی شدهایم که همه قسم اسباب ترقی و سعادت را برای ما فراهم میکند و هیچ نوع توقع و تقاضائی از ما نندارد جز اینکه برای خودمان زندگانی آبرومندانه تهیه نمائیم باید موقع را مغتنم بشماریم و من معتقدم که ملت ایرانی مثل سابق مایه و استعداد دارد چیزی که لازم است اینست که معارف و فرهنگ ما با کلیه اوضاع روزگار حاضر متناسب شود و از سخن مقصودم این نیست که تقلید و تبعیت صرف از زبانهای اروپائی بکنیم یا زبان عربی را بکلی متروک بداریم ادبیات عرب هم مثل ادبیات ملل دیگر مخصوصا برای ما با سوابقی که داریم باز محل استفاده است و بمنزله ادبیات لاتین است برای اروپائیها و بنابراین باید گفت بدون عربیت ادبیات ناقص خواهد بود و لیکن کجیها و اعوجاجهائی که در فکر ما حاصل شده و نظم و نثر ما را از روش صحیحی که باید داشته باشد منحرف نموده باید اصلاح نمود و از ادبیات اقوام دیگر قدیم و جدید هم باید استفاده کرد و برای همه اینکارها راهنما لازم است امیدوارم فرهنگستان در این باب عنصر مفیدی واقع شود و با رعایت اصول و قواعد فن مطابق اساسنامه که برای آن ترتیب داده شده عمل کند و نویسندگان ما را از تبعیت و تقلید بیتحقیق بیجا از گذشتگان یا خارجیان باز دارد و ابناء وطن همت کنند و بزودی بجائی برسند که بتوانیم حقا بگوئیم در ایران همواره گویندگانی هستند«که قوه ناطقه مدد از ایشان برد»."