خلاصة:
هدف این مقاله بررسی تاثیر نوع نظام های آموزشی (متمرکز، نیمه متمرکز و غیرمتمرکز) بر بازدهی آموزشی است. این تاثیر از دو جهت قابل تامل است؛ نوع نظام آموزشی در هر کشور از یک سو از طریق سطوح سه گانه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و از سوی دیگر به طور مستقیم بر بازدهی آموزشی تاثیرگذار است. این پژوهش بر اساس روش تطبیقی کمی یا تحلیل بین کشوری انجام گرفته؛ که در آن از داده های ثانویه 70 کشور جهان، در بین سال های 1999-2004، استفاده شده است.
نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهند که توسعه اقتصادی با 0/27، توسعه سیاسی با 0/14 و توسعه اجتماعی با 0/29 به طور مستقل متغیر وابسته (بازدهی آموزشی) را تبیین می کنند. همچنین نوع نظام آموزشی با 0/38 از طریق سطوح سه گانه توسعه بر بازدهی آموزشی تاثیر معناداری دارد. نتایج حاصله از مدل سازی معادله ساختاری نیز بیانگر تاثیر نوع نظام آموزشی و سطوح سه گانه توسعه بر بازدهی آموزشی است. از بررسی مقایسه ای نظام های آموزشی هم این نتیجه به دست آمد که نظام های آموزشی غیرمتمرکز، نسبت به نظام های آموزشی متمرکز و نیمه متمرکز از بازدهی آموزشی بالاتری برخوردارند.
The main thrust of this paper is to study the impact of type of educational system
(centralized، semi-centralized and decentralized) on the educational production.
The impact may be studied from two perspectives: on the one hand، its indirect
impact through three-fold aspects (economic، social and political) of development
in each country، and its direct impact on the other. The research has been conducted
through comparative، quantitative method or cross-country analysis، and the data
of 70 countries related to 1999-2004 have been used.
The results of regression analysis indicate that economic development with 0.27
share، economic development with 0.14 share and social development with 0.29
share independently explain the dependent variable (educational production). Also
the educational system with 0.38 share through three levels of development has a
meaningful impact on the educational production. The results of structural equation
modeling also indicate that the type of educational system and the three levels of
development have their impacts on the educational production. The comparison
of the educational systems leads to the conclusion that compared to the centralized
and semi-centralized educational systems، the decentralized educational system
enjoys higher educational production.
ملخص الجهاز:
"این تأثیر از دو جهت قابل تأمل است؛ نوع نظام آموزشی در هر کشور از یک سو از طریق سطوح سهگاه توسعه اقتصادی،اجتماعی و سیاسی و از سوی دیگر بهطور مستقیم بر بازدهی بین کشوری انجام گرفته؛که در آن دادههای ثانویه 70 کشور جهان،در بین سالهای 2004-1999،استفاده شده است.
چارچوب با توجه به ضرورت وجود پایههای نظری،در این قسمت ابتدا به ذکر پارهای از نظریات مطرح شده در زمینه رابطه نظام آموزشی با سطوح سهگانه توسعه و بازدهی آموزشی خواهیم پرداخت و سپس تأثیر نوع آموزشی بر بازدهی آموزشی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در نهایت مدل رائه خواهد شد.
اکنون به منظور ارزیابی مقایسهای میانگینها برای تعیین علت معناداری f از میان روشهای مقایسه پس از تجربه چندگانه میانگینها،از روش شفه1 استفاده کردیم: (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج آزمون شفه بیانگر آن است که معناداری f ،مربوط به تفاوت میانگین بازدهی آموزشی نظام غیرمتمرکز،از یک طرف با نظام متمرکر(0/004- p )و از طرف دیگر با نظام نیمهمتمرکز (0/039- p )بوده است که در راستای پیشبینی فرضیه تحقیق است و نشان میدهد نظامهای آموزشی غیرمتمرکز به طور معناداری بازدهی آموزشی بیشتری دارند.
پس میتوان این استنباط نظری را داشت که نوع نظام آموزشی به لحاظ وضعیت تمرکز(با توجه به کیفیت خروجیهای آموزشیاش)با تأثیر بر رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورها،میتواند موجب افزایش بهرهوری و ارتقای سطح علمی نظامهای آموزشی کشورهای جهان شود."