خلاصة:
در دورهء مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، به دلیل تفاوتهایی که میان آندو وجود داشت،روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هریک در مقبل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند.روشنفکران به سه گروه مخالف دین،طرفدار استفادهء ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام و تمدن نوین و روحانیون به دوگروه محافظهکاران مخالف تجدد و مشروطهخواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با رشو تحلیل محتوای کیفی و با تأمل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره،به بررسی نگرشی دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسیده که سه جریان فکری عمده درمیان شاعران وجود داشته است.یک جریان،دین را در مقابل تجدد قرار میدهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه میداند.جریان دیگر،به حذف بسیاری از سنتهای دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تأکید میکند.جریان سوم تجدد را بر بستر سنتهای دینی میپذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد،خواهان تغییر در بعضی از سنتها و اصلاح آنهاست.این جریان به حفظ دین در جامعه تأکید میکند.
In the constitutional period، when Islamic tradition and modern civilization faced each other، due to their differences، clergymen and intellectuals who were the effective social forces of the time reacted differently to it. Intellectuals were of three types: against religion; pro-religion but with stress on instrumental use of it; and pro-religion believing in compatibility of Islam and modern civilization. Clergymen were of two types: conservatives، against modernity; and constitutionalists believing in compromise between Islam and democracy. This article، using the method of qualitative content analysis، and studying the poems of seven popular poets of this period، surveys their attitudes to religion. The research reveals three main current of thought among the poets: one places religion against modernity and believes that modernization demands total removal of religion from society. Other flow believes in eliminating most religious traditions، changing their function، and emphasizes just on faith dimension of religion. The third current accepts modernization on the ground of religious traditions، and supports the change and reform to some of them just through Ijtihad. This movement stresses the preservation of religion in society.
ملخص الجهاز:
فصلنامه علمی-پژوهشی«پژوهش زبان و ادبیات فارسی» شماره شانزدهم،بهار 9831:302-771 تاریخ دریافت:8831/60/40 تاریخ پذیرش:8831/80/11 نگرشی دینی شاعران دورهء مشروطه محمد غلامرضایی* زهره ملاکی** چکیده در دورهء مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، به دلیل تفاوتهایی که میان آندو وجود داشت،روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هریک در مقبل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند.
سؤالی که در اینجا قابل طرح است این است که با توجه به این شرایط،سیاست مذهبی این شاعران چگونه بوده و چه راهی در قبال احساسات مذهبی مردم در پیشگرفته بودند تا به مقصود خود که حرکت جامعهء ایران به سوی تجدد است،نائل آیند و از اینها گذشته دین در نزد خود این افراد چه جایگاهی داشته است؟ پژوهشهایی که تاکنون در مورد اندیشههای دینی و غیردینی دورهء مشروطیت انجام گرفته،بیشتر به بررسی افکار و مواضع روشنفکران و علما اختصاص دارد.
«اندیشهء قومیت ایرانی هم به شکل خاص امروزی آنکه خو متأثر از طرز برداشت ملل اروپایی از ملیت است،یک مسئله جدید به شمار میرود که با مقدمات انقلاب مشروطیت از نظر زمانی همراه است» (شفیعی کدکنی،الفبا،ش 2:5)ناسیونالیست ایرانی با تکیه برنژاد،زبان،موقعیت جغرافیایی و مذهب باستانی ایران و زنده کردن یاد و خاطرهء سلسلههای پادشاهی ایران قبل از اسلام و آرمانشهری که تصور میرفت با در کنار هم قرار گرفتن این عناصر، وجود داشته است،با روشنفکرانی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده،جلال الدین میرزای قاجار و میرزا آقا خان کرمانی وارد فرهنگ ایرانی-اسلامی شد و بوسیلهء سایر نویسندگان و شاعران و متفکران رواج یافت.