ملخص الجهاز:
"اما چرا ما سلمان را و شعرش را ساده میدانیم و سادهمیانگاریم؟سلمان آیا به واقع اینگونه بوده است یا آنهالۀ مقدس و رازآمیزی که معمولا بعد از مرگ شاعران ونویسندگان و بزرگان معنوی،شخصیت آنها را میپوشاند،اینگونه به ما القا میکند که او بزرگ بود و ساده زیست ومیراث معنویاش-که چند دفتر شعر چون خودش،سادهاست-نشانهای است از آن؟ به گمانت من،نه چهرۀ ساده و روستایی سلمان،نه آن چیفهکه گهگاه حمایل گردنش بود،نه شعرهایی که بوی جنگلو شالی و روستا میداد و نه حرفهای این و آن دربارۀاو،هیچ کدام نشانهای از سلمان واقعی نیست و گویاسلمان،خود نشانهای است برای اینکه بعد از سالها،باآن عکسهای ساده و رنگپریدهاش،به ما بگوید میتوانشاعرانه زندگی کرد و زیست شاعرانۀ او،تنها گواهی استکه میتوان در آن نشانههایی از سلمان را جست."