ملخص الجهاز:
"این بخش از فرهنگ میتوانست از یکسو بر فرهنگ عمومی مردم تأثیر گذارد و شیوۀ زندگی آنان راعوض کند و از سوی دیگر به بنیانهای فرهنگی مردم فشار آورد و لایۀ فرهنگی بنیادی را تغییر دهد؛البته باتوجه به اعتقادات دینی مردم و کارآیی حوزههای شکست اندیشههای روشنفکران دینیدرانقلاب مشروطه و واپسگرایی تحجردینی در ایران و افزون بر آن تعمد نظام حکومتی وابسته در تضعیف اسلام،دست به دست هم دادند تااندیشههای اسلامی در دانشگاههای آن زمان از وجۀ مثبتینداشته نباشد و جا یی برای طرح مثبت آنان پیدا نشود علمیه در بخش فرهنگ بنیادی،تغییر آن لایه توسط فرهنگ تخصصی دنیاگرا با مانعی جدی روبهرو؛از اینرو تضعیف این حوزهها به دست رضا خان تا حدممنوع کردن پوشیدن لباس روحانی و دستور به ترک برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع)در ماه محرم،پیش رفت.
آشنایی جوانان کشور در دانشگاهها با مکتبهای رشد یافته در غرب و فراگیری فرهنگ غربی،آنان را با رقابتهای لیبرالیستی و آخرین مکتب مهم فلسفی غرب،یعنی مارکسیسم آشنا کرد که توانسته بود در همسایۀ شمالی ایران تحول بزرگی به وجود آورد و از طریق مرزهای شمالی هم وارد ایران شود و بعضی از جوانان رابه سمت خود کشاند؛از اینرو دوران رضا شاه جریانهای فکری دانشجویی در ایران عمدتا تا جریانهای چپ بودند که این جریانها،به علت دیکتاتوری رضا خانو حمایت انگلستان از او،حلاوت سیاسی خاصی در بین جوانان داشت.
شکست اندیشههای روشنفکران دینی در انقلاب مشروطه و واپسگرایی تحجر دینی در ایران و افزون بر آن تعمد نظام حکومتی وابسته در تضعیف اسلام،دستبه دست هم دادند تا اندیشههای اسلامی در دانشگاههای آن زمان وجۀ مثبتی نداشته باشد و جایی برای طرح مثبت آنان پیدا نشود؛بهویژه آنکه تولید تفکر جدید،پس از تحولات پدید آمده در علم اصول در اواخر دورۀ زندیه و آغاز دوران قاجار،در قشر اندیشمندان حوزوی نیز متوقف شده بود."