خلاصة:
رین تأثیر بر عدم کارآیی شکل ضعیف بورس اوراق بهادار تهران میباشد.همچنین در پایان،پیشنهاداتی به منظور بهبود و ارتقای عملکرد بورس اوراق بهادار ارائه شده است.
ملخص الجهاز:
"سپس برای اولیتبندی و تعیین درجه اهمیت این موانع از تکنیکهای MADM ،نظیر AHP و TOPSIS استفاده و نتایج این پژوهش نشان میدهد که به صورت کلی،محدودیتهای مربوط به دیدگاههای چهارگانه BSC ،بر عدم کارآیی شکل ضعیف بازار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران،دارای تأثیر معناداری است.
Cooray Wickremasinghe نتایج مطالعه دیگری نیز نشان میدهد که فراهم نکردن زمینه سرمایهگذاری خارجیها (باز نبودن بازار سرمایه بر روی خارجیان)،عدم ایجاد شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری با ظرفیت بالا برای سازماندهی اطلاعات پیچیده مالی،عدم مشارکت بورس اوراق بهادار مربوطه با کشورهای خارجی و کافی نبودن مؤسسات مالی و واسطههای مالی باعث ناکارآیی بازار میشود(سایمون و لاریا،6002) همچنین یافتههای تحقیق دیگری نشانگر آن است که متغیرهای مرتبط با توسعه بازار(نظیر جذب سرمایه توسط بازار،تعداد شرکتها،ارزش و حجم معاملات)، حاکمیت شرکتی(افشای اطلاعات،تعهد مدیریت و حمایت از سهامداران)درجه شکل ضعیف کارآیی بازارهای سرمایه مورد مطالعه را توضیح میدهد(لاگرود سگت و لوسی،17002).
در این راستا، بر اساس مدل مفهومی تحقیق با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن،این فرضیات تعریف میشود: فرضیه 1:بیتوجهی به عوامل مربوط به دیدگاه مشتری،باعث عدم کارآیی شکل ضعیف بازار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران شده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) از آنجایی که هدف اصلی این تحقیق بررسی موانع شکل ضیعف کارآیی بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد BSC میباشد،در مرحله بعدی میبایست با توجه به نقشه استراتژی،موانع تحقق اهداف بازار بورس را مورد بررسی و شناسایی قرار داد؛ به عبارت دیگر،با توجه به نقشه استراتژی،عواملی که باعث میشود بورس اوراق بهادار تهران در دستیابی به اهداف تعیین شده ناکام بماند،به عنوان موانع کارآیی بازار شناخته میشود."