خلاصة:
مقاله حاضر در صدد تحلیل دکترین حاشیه تفسیر و توسعهء صلاحیت دولتها در تحدید حق بر ازادی ابراز دین به منظور حفظ امنیت،نظم،بهداشت،اخلاق عمومی یا حقوق اساسی و آزادیهای دیگران است؛و به این سؤال پاسخ میگوید که دکترین اروپایی«حاشیه تفسیر»در تحدید آزادی دینی،با توجه به وضعیت مسلمانان در اروپا چگونه ارزیابی میشود؟و این فرضیه را اثبات میکند که ایده مزبور در توجه به تأثیر شرایط متغیر و تنوع ادیان و فرهنگها در تحدید اجرای حق بر آزادی دینی مفید ولی ناکافی است و راهکارهایی را پیشنهاد مینماید.
ملخص الجهاز:
1-مفهوم و پیشینه دکترین«حاشیه تفسیر»در پرتو آزادی دینی «حاشیه تفسیر»،در حقیقت اعطای حوزهای از صلاحیت تفسیر و صلاحدید به نهادهای اجرایی و قضایی ملی،جهت:الف-تشخیص محدودیتهای حقهای بشری،احراز و اجرای آنها؛ ب-تشخیص شرط ضرورت تعلیق در حقهای قابل تعلیق؛و ج-تعیین راهکارها و سیاستهای اجرایی تعهد دولتها در تضمین حقهای بشری بر اساس کنوانسیونهای ذیربط است،مشروط بر اینکه این اقدامات و ارزیابیها به طور اجمال با مفاد اسناد حقوق بشری الزامآور هماهنگ باشد.
در بند 74 تفسیر عام شماره 71 خود راجع به حق بهرهمندی از حمایت از منافع اخلاقی و مادی اثر علمی،ادبی یا هنری،مشابه همین مضمون مورد تأکید قرار گرفته است؛با این تفاوت که در آنجا تصریح شده که دولتها در ارزیابی مناسبتر بودن اقدامات خود با نیازها و اوضاع و احوال،از حاشیه صلاحدید قابل توجهی برخوردارند؛و به این ترتیب،به گستردگی این حق تصریح میکند (General comment No. 17,2005:para.
از دیدگاه نگارنده،یکی از اموری که باعث میشود در نظام اروپایی،حقوقی چون حق بر حجاب برای مسلمانان و یا حق بر پوشش عمامه برای سیکها یا حق مصونیت از توهین به مقدسات،به درستی درک نشود و دیوان و دولتها به راحتی تضییقات و محدودیتهای دولتی بر پوشش را با دکترین حاشیه تفسیر و نظم عمومی توجیه کنند و با این رویه از اجرای حق بر آزادی ابراز مذهب فاصله بگیرند،همین رویه و دکترین است.
آنگاه که صحبت از جوامع متعدد مذهبی در یک کشور و سازش بین منافع مذاهب گوناگون و یا فرقههای مذهبی مختلف و همزیستی آنان در یک جامعه مردمسالار میگردد،رویه دیوان بر این قاعده قرار گرفته است که دولتها در حوزه حساس روابطشان با جوامع مذهبی از حاشیه تفسیر گستردهای برخوردارند2؛مشروط بر اینکه در اعمال صلاحیت خود بیطرفانه و غیرجانبدارانه عمل نمایند،و در حمایت از تکثرگرایی و کارکرد صحیح مردمسالاری،اهتمام (1).