ملخص الجهاز:
"چند ماهی گذشت وضع نابسامان مرتضی ادامه داشت و این اختلافات زندگی باعث شده بود که او در محیط کار خود نتواند به نحو احسن وظیفهاش را انجام دهد.
متهم با عجز و ناتوانی از او خواهش کرد که از این موضوع بگذرد و با نشان دادن علامتی با انگشتان دست به جلالی فهماند که میتواند یک طوری با یکدیگر کنار بیایند جلالی ابتدا وجدانش این اجازه را نداد و این عمل را بزرگترین تهمت ناروا میدانست اما یک لحظه شیطان در وجودش رخنه کرد و شکل پلیدی را بخود گرفت با خود گفت:«برای چی قبول نمیکنی مگر روزگار خانه و زندگیت را نمیبینی» و صحنههای جنگ و جدال خانه مثل نوار زندگی در جلوی چشمانش رژه میرفت.
اما هیچکس بسراغش نیامد چندماهی گذشت سرهنگ به ملاقاتش آمد و گفت:«تنها شدی؟همه از دوروبرت رفتند تو برای چه کسی خودت را خراب کردی؟آیا ارزشش آنقدر بود که حاضر شدی آبروی چند سالهات را بخاطر ظواهر دنیا از دست بدهی؟میخواهی بدانی همسرت میخواهد چکار کند؟طلاق غیابی بگیرد.
شماره 25-20/11/1355 روزنامه رسمی شماره 9381-18/12/1355 رای هیئت عمومی دیوانعالی کشور درباره عدم شمول مقررات مربوط به تکرار جرم بر محکومیت به جرائم غیرعمدی: نظر به اینکه به موجب ماده 24 قانون مجازات عمومی مقررات تکرار جرم نسبت به کسانی قابل اعمال است که از تاریخ قطعیت حکم مجازات قبلی تا زمان اعاده حیثیت یا حصول مرور زمان مرتکب جنحه یا جنایت جدیدی شوند و با توجه به اینکه در ماده 57 قانون مذکور سلب حیثیت و اعاده آن فقط در مورد جرائم عمدی مقرر شده است."