خلاصة:
دوران معاصر شاهد حیات مجدد اسلام در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی و تحت عنوان «جریان بیداری اسلامی» در سده اخیر میباشد. در دنیای اهل سنت، مصر نخستین جبهه بیداری اسلامی را توسط پیشگامانی همچون سید جمال، عبده، رشید رضا و اخوانالمسلمین پدید آورده است. دین و سیاست در اندیشه آنان به ویژه در نگاه سید جمال و اخوانیها درهم تنیده بوده و تفکیک آن دو از یکدیگر ناممکن مینماید. در اندیشه پیشگامان بیداری اسلامی، تمدن مادی غرب در کنار چهره استعماری آن، دو روی یک سکه ارزیابی شده و در عین تجویز اخذ فناوری، از پیامدهای مادی این تمدن هشدار دادهاند. در این میان، عبده نسبت به استاد خود سیدجمال و اخوانیها قدری متفاوت به نظر میرسد. جریان بیداری اسلامی در عین ریشه داشتن در عمق تاریخ و برخورداری از اصالت، به آفاتی هم مبتلا بوده است که ضرورت حزم و هوشیاری را طلب میکند.
ملخص الجهاز:
"البته در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا حکومت دینی یا به تعبیر عبده، سلطه دینی یک معنادارد و آن هم معنایی است که در مسیحیت وجود داشت که در آن سلطان دینی خود منشأ همه قوانین بوده و بر مردم حقاطاعت مطلق داشت، یا اینکه معنای دیگری هم برای حکومت دینی متصور است؟ بدون تردید، در اسلام سلطه دینیکلیسایی که قاهر بر جسم و روح و فکر انسانها باشد و ارزشی برای علم و اندیشه قایل نباشد، وجود ندارد.
او همزمان با آشنایی و همکاری با سید جمالالدین و سپس همکاری با نهضت عرابی پاشا، عملا خود را درعرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرار داد، اما در هر حال، مشی عملی غالب و باور او بر این بوده استکه برای بیداری مشرق زمین رویکرد انقلابی پاسخگو نیست، بلکه باید رویکردی اصلاحی در پیش گرفت.
به نظر میرسد تلقی او از تمدن غربی مشابه تلقی سید جمال و سایر اسلامگرایاننهضت بیداری اسلامی باشد؛ یعنی با حذف جنبه استعماری آن، و حذف ضدیت با اسلام و ارزشهای دینی، این تمدن،تمدنی پیشرفته و قابل الگوبرداری است: «و اردنا لبلادنا اصلاحا و تقدما کتقدم الاوروبیین فی طریق الحریة»؛44 و ماخواستار اصلاح و پیشرفتی برای جوامع خود هستیم که غرب در راه آزادی به دست آورد.
59 رشید رضا خروج خلافت اسلامی از قاعده اصلی خود (که به نظر او همان شورا و انتخاب اهل حل و عقد است) وتبدیل شدن آن به حکومت استبداد و تغلب را اساس همه مفاسدی میداند که در تاریخ جوامع اسلامی اتفاق افتاد، وعلت آن را پراکندگی مسلمانان در کشورهای اسلامی معرفی میکند و در عین حال، از نظر او بسیاری از علما هم باخضوع در برابر حاکمان مستبد زمینه استبداد و ظلم ایشان را فراهم آوردند."