خلاصة:
تربیت دینی همچون بسیاری از مفاهیم رایج در تعلیم و تربیت، از جانب پرورشکارانی که با رویکرد تحلیلی به مباحث تربیتی مینگرند، بررسی و نقد شده است. برخی، آموزش دین را به سبب ماهیت غیرعینی و آموزهمحور معرفت دینی، فرایندی قلمداد میکنند که در بیشتر موارد به «تلقین» منجر میشود. عدهای نیز معتقدند که تلقین، تهدیدی است که متوجه هر نوع آموزش است؛ زیرا هرگاه موضوعی با شیوهای غیراخلاقی انتقال یابد، تلقین رخ داده است. در این مقاله، پس از بررسی تمایز مفهومی بین «تربیت» و «تلقین»، دو معیار موجود برای تلقین یعنی «محتوا» و «روش ارائه» بررسی شده است. در هرنوع آموزش، از جمله آموزش معارف دینی، شیوة غیراخلاقی عرضة مطلب، فرایند آموزش را به سمت تلقین میکشاند. بدین منظور، پس از ذکر شاخصهای تربیت حقیقی از منظر فلسفة تحلیلی، بر این نکته تأکید شده است که در تربیت اسلامی، شاخصهای مذکور مورد تأیید بوده و از حیث نظری، تربیت اسلامی با تعریفی که فلاسفة تحلیلی از «تربیت حقیقی» ارائه میدهند، همخوانی دارد.
ملخص الجهاز:
"28 اما اگر«شیوۀ عرضۀ مطلب»را نیز بهمنزلۀ معیار تلقین در نظر بگیریم، در این صورت،موضوع یا محتوای آموزش،بهتنهایی معیار تلقین نخواهد بود، بلکه براساس بخش دوم تعریف پیترز،هر موضوعی-اعم از آموزه یا دانش عینی-در صورت بهرهگیری از روش ارائۀ غیراخلاقی یا غیرعقلانی،مستعد آن خواهد بود که به امری تلقینی تبدیل شود؛یعنی اگر فرایند تدریس بهگونهای اجرا شود که دانشآموزان پس از اتمام درس،هیچ استدلالی را در رد باورهای خود-که میتواند باورهای دینی،اخلاقی،سیاسی و غیره باشد-معتبر ندانند و هیچ دلیلی آنها را مجاب نکند تا در باورهای خود تجدیدنظر کنند،میتوان ادعا کرد که این معلم،روشی تلقینآمیز را به کار گرفته است.
اما اگر بپذیریم تفاوت تلقین با تعلیم به علت آن است که در تلقین،حرمت عقلانی بودن فرد محفوظ نمیماند(بخش دوم تعریف پیترز)،و به این دلیل،تلقین از نظر اخلاقی غیرقابل قبول است،آنگاه استدلال ما قویتر و دقیقتر خواهد بود.
2. اندیشهورزی یا تأمل عقلانی:داشتن استقلال نظر در انتخاب و تصمیمگیری،اولین ویژگی یک فرد تربیتیافته از منظر فیلسوفان تحلیلی همچون پیترز و دیردن میباشد،اما آنها هموار بر این نکته تأکید داشتهاند که داشتن «ملاک یا معیار»39مهمترین رکن هرگونه انتخاب و قضاوت است.
اما اگر بنا به دلایل ذکر شده،«روش غیراخلاقی ارائۀ مباحث درسی»را معیار مهمترین برای تلقین بدانیم،آنگاه میتوان رویکردی را متصور شده که-با بهرهگیری از شیوههای عقلانی و اخلاقی که مبتنی بر احترام به آزادی و اختیار و کرامت انسانی متعلمان است-معارف دینی را به مخاطبان خود منتقل میکند تا سرانجام آنها قادر باشند نسبت به باورها و تعهدات دینی خود،تصمیمی معقول و آزادانه اتخاذ کنند."