خلاصة:
ویژگیهای ذهنی انواع بسیار متنوعی دارند،اما آیا این ویژگیها خصوصیات مشترکی دارند؟در بخش اول این مقاله،با بررسی چند دستهبندی از ویژگیهای ذهنی،خصوصیات متمایزکنندهء ویژگیهای ذهنی یعنی آگاهی،کیف ذهنی و حیث التفاتی را تشخیص خواهیم داد.در بخش دوم،هریک از این خصوصیات و همین طور خصوصیت معرفتی دسترسی اول شخص را مختصرا بررسی کرده و به رابطه میان آنها خواهیم پرداخت.با استفاده از این خصوصیات و با نگاهی به دو تلقی مبتنی بر نظریه و مبتنی بر شیء از امر فیزیکی،تقابل ذهنی/فیزیکی را در پایان بخش دوم صورتبندی خواهیم کرد.در بخش سوم و پایانی مختصرا به این پرسش خواهیم پرداخت که آیا ذهنی یک ویژگی وجودشناختی منفرد یا به تعبیر بهتر یک نوع طبیعی است یا خیر.
ملخص الجهاز:
"به همین دلیل به طور تفصیلی به هریک از دستههای این دستهبندی نمیپردازیم و این کار را تا حدی از طریق مقایسه این دستهبندی با دستهبندیهای کیم و مکگین انجام خواهیم داد،بدون آنکه اهمیت برخی از تمایزها را که مسلین بدانها قائل شده است-مانند تمایز حالات ادراکی و شبه ادراکی-نادیده بگیریم.
در عین حال مکگین اشاره میکند که این دستهبندی قاطع نیست،چون همان طور که دیدیم،برخی حالات ذهنی مانند عواطف هم دارای کیف ذهنی و هم دارای خصلت التفاتی هستند.
برای نمونه،رزنتال به تمایز مهمی در خصوص کاربردهای مختلف آگاهی اشاره میکند:در برخی موارد آگاهی را به عنوان ویژگی یک موجود به کار میبریم، مانند هنگامی که از یک انسان آگاه سخن میگوییم و در مواردی دیگر،آگاهی را به عنوان ویژگی یک حالت ذهنی به کار میبریم،مانند هنگامی که از آگاهانه بودن ادراک حسی صحبت میکنیم (Rosenthal,1993,p.
با این حال،از آن جا که میان حالات کیفی و پدیداری تمایز قائل شدهایم،میتوان پذیرفت که حالات پدیداری دست کم دارای التفات به شیء و در برخی موارد دارای التفات به گزاره نیز هستند،اما به نظر میرسد که حالات کیفی به کلی فاقد حیث التفاتی هستند.
با این حال اشاره به این نکته مناسب به نظر میرسد که به طور کلی حیث التفاتی آمادگی بیشتری برای تحویل شدن به امور فیزیکی از خود نشان داده است.
طبق تلقی اول رزنتال از آگاهی که پیشتر بدان اشاره شد،هرحالتی برای آنکه ذهنی باشد،باید آگاهانه باشد،در این صورت امر مشترکی را میان تجربهء درد و تجربهء یک باور تشخیص میدهیم و آن اینکه هردو حالت آگاهانه هستند."