ملخص الجهاز:
"اما آیا متعاقدین میتوانند قصد کنند که آثار قرارداد متوجه شخص ثالث یا اشخاص خارج از قرارداد شود؟ مفهوم"تعهد به فعل ثالث"و عناصر تشکیل دهنده آن چیست؟آیا پس از ایجاد و تعهد بین دو نفر،طرفین میتوانند الزامات ناشی از تعهد بر شخص ثالث تحمیل نمایند یا اینکه رضایت شخص ثالث در انتقال الزامات،امری ضروری است؟این تعهد چه آثاری برای طرفین قرارداد و ثالث دارد و کاربرد آن در عالم حقوق و روابط اجتماعی چیست؟آیا تعهد به فعل ثالث مطابق قرارداد عمومی قراردادهاست یا خلاف اصل است؟این تعهد در مقایسه با تأسیسات حقوقی دیگر چگونه قابل ارزیابی است؟قانونگذار ایران و برخی کشورها چه جایگاهی را برای این نوع تأسیس حقوقی قائل شدهاند؟ بخش اول:مفهوم تعهد به فعل ثالث "تعهد به فعل ثالث"در قانون مدنی عنوان خاصی ندارد؛ولی در تعریف شرط فعل در پایان ماده(234)ق.
برای مثال:هر گاه در عقد آمده باشد که متعهد و ثالث در مورد اجرای فعل مطلوب مسئولیت تضامنی دارند،طرف قرارداد میتواند به هر کدام بخواهد رجوع کند؛ ولی در موردی که متعهد جبران خسارت ناشی از پیمانشکنی را به عهده میگیرد،اجرای اصل تعهد را از او نمیتوان خواست.
زمانی که او تعهدی را به اسم خودش منعقد نماید،اما الزام ثالث را در آن اراده نماید،در اصل،عقد باطل است؛زیرا مالک آن جابجا شده است و او نمیتواند قانونا شخص دیگری را که طرف عقد نیست ملزم بر انجام تعهد نماید تعهد به فعل ثالث در قانون مدنی عنوان خاصی ندارد؛ولی با استنباط از ماده(234)قانونن مدنی،در باب شرط فعل به این تأسیس حقوقی اشاره شده است."