خلاصة:
داستانهای حماسی ملی ایران از نظر پیشینه و اصالت روایت،به دو دسته،قابل تقسیمند:دستهای شامل آن حماسههایی میشوند که سابقهی روایات آنها به مآخذ پیش از اسلام برمیگردد؛دستهای دیگر،منظومههایی هستند که در مقام تقلید و نظیرهگویی از داستانهای شاهنامه سروده شدهاند و روایت آنها به دست نقالان و داستان گزاران دورهی اسلامی،شکل گرفته است.یکی از منظومههای حماسی دوران اسلامی،فرامرزنامهی دوم است که در بخشی از حوادث آن،برهمن در پاسخ به پرسشهای فرامرز،از ده دیو یاد میکند.در این جستار،با بررسی و مقابلهی این موضوع با برخی متون پهلوی و حماسی دیگر،اصالت و کهنسای روایتهای این منظومه،نشان داده شده است.
ملخص الجهاز:
"در کوشنامه،هفت دیو نخستین،با دیوان مذکور در متن یادگار بزرگمهر و داستان گرشاسب،برابری دارند: بپرسید کاندر تن آدمی چه دیو است چندان که دارد غممی کذر یابد اندر دل هرکسی کز او تن نگه داشت نتوان بسی؟ چنین داد پاسخ که دیوان دهند که اندر تن مردم گمرهند نیاز است و آز است و رشک است و خواب سخنچین و دوری و خشم و شتاب دگر ننگ و کین و دگر ناسپاس همه دیو در گیتی آن ده شناس (ایرانشان بن ابی الخیر،7731:973-083) در جدول زیر،دیوان دهگانه در متون پهلوی و منظومههای حماسی را نشان دادهایم: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در دنبالهی گفتار،به بررسی و سنجش دیوان یاد شده در فرامرزنامه با شاهنامه و کوشنامه میپردازیم.
دیو سخنچینی آخرین دیوی که در فرامرزنامه،شاهنامه و کوشنامه بهطور مشترک از و یاد میشود، دیو سخنچینی است؛اما در یادگار بزرگمهر از آن سخنی به میان نیامده است: دگر دیو هشتم سخنچینی است کجا آن همه رای و بددینی است سخنچین بدگو مباد از بنه که آن بدرگ و بد دل یک تنه به گفتار خود تیره باشد چنان که گوید چو من نیست اندر زمان از آنجا حدیثی به آنجا برد چو گوید همان بشنود بگذرد خرابی پدید آید از کار او پریشان کند خلق از گفتوگو ورا زین سخن هیچ مقصود نه به جز رنج از و هیچ موجود نه (فرامرزنامه،4231:372-472) در شاهنامه این دیو نمام خوانده شده که پیوسته دروغ میگوید: دگر دیو نمام کو جز دروغ نداند نراند سخن با فروغ بماند سخنچین و دوروی دیو بریده دل از بیم گیهان خدیو میان دو تن کین و جنگ آورد بکوشد که پیوستگی بشکرد (فردوسی،6831،ج 7:192) در کوشنامه بدین دیو صفت فریبنده و بدگمان دادهاند: فریبنده و بدگمانتر کدام؟ یکی دیو گفتا که دوروی نام (ایرانشان بن ابی الخیر،7731:083) صفت فریبندگی که بدین دیو دادهاند،در یادگار بزرگمهر به دیو بیدینی داده شده است:«و دیو بیدینی نهفتارتر و فریفتارتر."