ملخص الجهاز:
"اگر این تعریف از قصد پذیرفته شود،در قتلی که به اعتقاد مهدورالدم بودن یا مستوجب قصاص بودن اتفاق میافتد-به این دلیل که مرتکبین یقین و اعتقاد به مهدورالدم بودن مجنی علیه دارد-قصد مجرمانه منعقد نخواهد شد؛زیرا همان طور که گفته شد، مطابق تعریف فوق،از شرایط قصد جزایی، «علم به ممنوعیت عمل»است و در ما نحن فیه،به این دلیل که قاتل یقین و اعتقاد بر این امر دارد که خون مجنیعلیه مباح است و عمل او نه تنها ممنوع نبوده،بلکه خدمتی به اجتماع میباشد،قصد جزایی وجود نداشته و مرتکب به دلیل فقدان قصد،اصولا مرتکب قتل عمدی نشده است،چنانکه گفته شده است:«محقونالدم بودن مقتول یکی از اجزا و عناصر تحقق جرم قتل است؛زیرا اگر شخصی مهدورالدم و کسی که به مرگ محکوم شده، کشته شود،اساسا جنایتی صورت نگرفته است تا در استحقاق نوع مجازات و یا شرایط اجرای آن سخنی به میان آید.
پس از بیان موارد مهدورالدم بودن شخص در شرع باید اظهار کرد که صرف تطبیق عمل متهم با مصادیق برشمرده شده،برای قتل و اباحه خون او کافی نمیباشد،بلکه برای رهایی قاتل از قصاص(که ادعای کشتن مهدورالدمی را مینماید)،نیاز است که مهدورالدم بودن مقتول را ثابت کند و اثبات مهدورالدم بودن فرد نیز نیازمند این است که: الف)اقامه دلایل اثبات دعوا بر وقوع جرم، به نحوی که اولا؛جرم با تمام شرایط و خصوصیات خویش ثابت شود،مثلا در صورتی که فردی لواطکار باشد،ادله اثبات لواط عبارت است از چهار شاهد عادل مرد یا چهار بار اقرار فاعل و مفعول،و در ما نحن فیه به علت مرگ لواطکار تنها چهار شاهد، اثبات کننده جرم است و به همین طریق در جرایم دیگر،ادله اثبات جرم باید دقیقا مطابق آنچه شرع پیشبینی نموده،موجود باشد یا مثلا در جرم اثبات نزدیکی اجنبی با همسر، دقیقا باید نزدیکی اجنبی با همسر اثبات شود تا گفته شود جرم مورد نظر که فرد را در معرض هدر دادن خون قرار میدهد،ثابت شده است."