خلاصة:
این نوشتار به بررسی ماهیت قلب وموجبات قساوت آن در چارچوب نظام تربیتی اسلام با رویکرد اخلاقی می پردازد. در راستای هدف نظام تربیتی اسلام ،که دستیابی به جامعه ای اخلاق محور متشکل از انسانهایی اخلاقی است، این مقاله در صدد است با مراجعه به آیات و روایات و تحلیل و استنتاج به تبیین موجبات قساوت قلب و شناخت آثار و پیامدهای آن بپردازد و در نهایت راهکارهایی به منظور اصلاح این آسیب ارائه کند. حاصل این تحقیق را به اختصار می توان چنین برشمرد: قلب در نظام تربیتی اسلام به عنوان مرکز فرماندهی وجودی که کنترل کننده اعضا و جوارح و بالطبع آن اعمال و رفتار آدمی است در صورت تربیت صحیح، بویژه محفوظ ماندن از قساوت باعث رشد، کمال، سلم و سلامت فرد شده با حفظ شئون فطری و ذاتی انسان، صحت بینشها و گرایشها را به دنبال دارد و از هرگونه نفوذ و بروز رذائل اخلاقی مانع خواهد شد.
ملخص الجهاز:
در راستای هدف نظام تربیتی اسلام ،که دستیابی به جامعه ای اخلاق محور متشکل از انسانهایی اخلاقی است، این مقاله در صدد است با مراجعه به آیات و روایات و تحلیل و استنتاج به تبیین موجبات قساوت قلب و شناخت آثار و پیامدهای آن بپردازد و در نهایت راهکارهایی به منظور اصلاح این آسیب ارائه کند.
حاصل این تحقیق را به اختصار می توان چنین برشمرد: قلب در نظام تربیتی اسلام به عنوان مرکز فرماندهی وجودی که کنترل کننده اعضا و جوارح و بالطبع آن اعمال و رفتار آدمی است در صورت تربیت صحیح، بویژه محفوظ ماندن از قساوت باعث رشد، کمال، سلم و سلامت فرد شده با حفظ شئون فطری و ذاتی انسان، صحت بینشها و گرایشها را به دنبال دارد و از هرگونه نفوذ و بروز رذائل اخلاقی مانع خواهد شد.
در قرآن به این نکته چنین اشاره شده است:« کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» (مطففین/140) آثاری را که به این نوع از قساوت قلب مترتب می شود می توان چنین برشمرد: الف- فراموشی عظمت پروردگار و غفلت از او؛ چنانکه امام باقر علیه السلام می.
هم چنین در آیه «و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور» (حج/46) گفته شده عقل یا روح است اما کوری برای عقل صحیح نیست و نیز گفته اند به صورت مجاز آمده و مجاز آن مثل مجاز آیه «تجری من تحتها الانهار » (بقره/25) است ؛بین جویها یا انهار جریان نمی یابند بلکه آبها هستند که در نهرها و جویها روانند (غلامرضا خسروی، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی )و تفسیر لغوی و ادبی قرآن ، انتشارات مرتضوی ، چاپ اول ، 1369، تهران ، ج 3، ص 238و239).