خلاصة:
تمرکززدایی میتواند مناسب باشد که ابعاد آن در این مقاله بررسی میشود. یکی از واقعیات غیرقابل انکار تاریخ،بافت متکثر فرهنگی و قومی کشورهاست که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان،بسیار حائز اهمیت است.اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند،یکی از موضوعات مهم حکومتداری است.باتوجه به سوابق تاریخی،کشورها مدلهای مختلف اداره مناطق را تجربه کردهاند.یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که نمیتوان برای یک کشور،مدل خاصی را تجویز کرد،بلکه این مدلها در کشورهای مختلف،بازتابهای متفاوتی داشته است.مسلم است که توسعهیافتگی سیاسی و سابقه تاریخی همزیستی هویتهای مختلف،در موفقیت یا شکست مدلهای مزبور تأثیرگذار است.در مقاله حاضر،مدلهای مختلف اداره مناطق مورد مقایسه قرار میگیرد.باتوجه به ملزومات امنیت ملی،در ایران صرفا مدل
Given to the mosaic ethnological and cultural identity of states around the world، they have experienced different models for good spatial governance. Even now، some states، disregard of existence and non-existence of potential ethnic tensions، are still looking for methods of good governance regarding space and multi-ethnic geography. So far، six models، namely: Assimilation، Partition، Federalism، Consociationalism، Decentralization، and Territorial Autonomy have been tested in several countries. This article tries to comparatively analyze the similarities and differences of these models as well as their advantages and weak points if they are applied in Iran. The findings indicated that it is impossible to take any of these solutions as an absolute panacea and their success depends on the historical developments and the process of democracy. Regarding Iran، it is argued that just the “decentralization” model can be applied and other models are appropriate for this country. Moreover it is expressed that this process requires modifications in City Councils Law to the end that the mayors are directly elected by people. Meanwhile، it is argued that it also requires the principle 44 of Iranian Constitution to be effectively executed and the structure of budgeting in Iran to be modified in favor the regions .
ملخص الجهاز:
"مجموعهای از شرایط موجب میشوند که حکومتها به تقسیم سیاسی فضا رو آورند:1)آنها از این طریق،غالبا مناطق ضعیف یا فاقد منابع را پوشش میدهند،2)وسعت کشور را از طریق قانون و مصوبات مجلس محدودهبندی میکنند،3)آنها درصدد بهبود کیفیت خدمات یا اجرای قانون در مناطقی هستند که ممکن است فقیر باشند،4)همچنین درصدد یکپارچه کردن گروههای هماهنگ هستند تا بهترین نتایج را از باهم بودن کسب کنند،5)آنها برای یکپارچگی ملی و جلوگیری از تجزیه،این کار را انجام میدهند(کاویانی،3831).
روندی که تاکنون در خصوص شوراها وجود داشته است،مثبت میباشد،ولی اقدامات زیر نیز برای کارآمدسازی آن باید انجام شود: 1-ضابطهمند کردن شرایط کاندیداهای شوراهای شهر و روستا،تا افراد لایق و کاردان در این عرصه وارد شوند؛ 2-افزایش اختیارات شوراها،متناسب با ظرفیتی که در قانون اساسی با عنوان رکن اداره امور کشور از آن نام برده شده است و واگذاری تصدیگریهای دولت به شوراهای اسلامی شهر و روستا؛ 3-تمرکززدایی و تفویض اختیارات صریحتر و بیشتر به شوراهای فرادست شامل شورای بخش، شهرستان،استان و عالی استان؛ 4-ارائه راهکارهای اساسی و عملی برای تأمین هزینهها و منابع سالم و پایدار اداره شهر و روستا توسط شهرداریها و دهیاریها؛ 5-تلاش برای انتزاع قانونی وظایف و اختیارات(تمرکززدایی و تفویض اختیارات صریحتر و بیشتر به شوراها)مربوط به شوراها از وزارت کشور و سایر دستگاههای اجرایی و انتقال آن به شورای عالی استانها؛ 6-برنامهریزی دولت برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری و روستایی؛ 7-تقویت نقش شهرداریها و دهیاریها در امور محلی؛ 8-رفع موانع مربوط به ساختار،جایگاه،وظایف،اختیارات و نوع تعامل دستگاهها با شوراها از طریق اصلاح قوانین(افتخاری،7731:95)."