خلاصة:
زمینه: رفتارهای اخلاقی، مفهومی آمیخته با ارزشهای انسانی و اخلاقی است. به همین دلیل، توجه به رفتارهای غیراخلاقی از اساسی ترین موضوعات پژوهشی در حوزه های مختلف است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط رفتارهای غیراخلاقی مدیران با حمایت سازمانی ادراک شده، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی بوده است.
روش کار: جامعه آماری پژوهش، کارکنان مرد یک شرکت تولیدی صنعتی در شیراز بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای غیراخلاقی مدیران (9 سوال)، حمایت سازمانی ادراک شده (2 سوال)، فرسودگی هیجانی (9 سوال) و رفتارهای انحرافی سازمانی (8 سوال) بود. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای حاکی از آن بود که حمایت سازمانی ادراک شده متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه بین رفتارهای غیراخلاقی مدیران با فرسودگی هیجانی و فرسودگی هیجانی نیز متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه بین رفتارهای غیراخلاقی مدیران با رفتارهای انحرافی هستند. همچنین الگوی نهایی حاکی از آن بود که رفتارهای غیراخلاقی مدیران رابطه مستقیمی با رفتارهای انحرافی سازمانی دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، الگوی ویژه ای را در باب نقش رفتارهای غیراخلاقی مدیران بر حمایت سازمانی ادراک شده، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی به دست داد. نتیجه گیری مهم اینکه، رفتارهای غیراخلاقی مدیران علاوه بر تضعیف حمایت سازمانی ادراک شده کارکنان و تقویت احساس فرسودگی هیجانی کارکنان، با اثرات فراگیر بر گرایش کارکنان به رفتارهای انحرافی نیز موثر واقع می شود.
ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) براساس آنچه که در شکل 1 ارائه شده،رفتارهای غیر اخلاقی3مدیران به طور همزمان میتواند موجب تقویت فرسودگی هیجانی4و تضعیف حمایت سازمانی ادراک شده5 شود فرسودگی هیجانی،به عنوان یکی از ابعاد مطرح در الگوی فرسودگی شغلی65،احساس فشار مضاعف هیجانی و فرسوده شدن از طریق کار است.
نقش تقویتکنندگی رفتارهای غیر اخلاقی مدیران برای فرسودگی هیجانی در این واقعیت نهفته بود که این نوع رفتارها به اشکال مختلف،بویژه از طریق تهدید موجودیت کارکنان و نیازهای فردی،اجتماعی و شغلی آنها و بیتوجهی به شرایط و موقعیت آنها در سازمان،بستر را برای تحت فشار قرار دادن آنها فراهم میسازد.
نقش تضعیفکننده رفتارهای غیر اخلاقی مدیران برای حمایت سازمانی ادراک شده نیز در این واقعیت نهفته بود که نوع رفتار و عمل سرپرست با کارکنان،به عنوان نوع عمل و رفتار سازمان نسبت به آنها نگریسته میشود و از این طریق حس مورد توجه و مراقبت بودن را در کارکنان که در همان حمایت سازمانی ادراک شده نمود مییابد،تضعیف میکند.
در درجه بعدی،رفتارهای غیر اخلاقی مدیران و سرپرستان از طرف کارکنان با احتمال زیاد به عنوان شاخصی از بیتوجهی و عدم مراقبت سازمان از آنها نگریسته میشود و بدین وسیله،زمینه را برای تضعیف حمایت سازمانی ادراک شده فراهم میسازد.
بدین معنی که وقتی سرپرست یا مدیری غیر اخلاقی رفتار میکند،علی رغم اینکه کارکنان را از لحاظ هیجانی(فرسودگی هیجانی)و ادراکی(حمایت سازمانی ادراک شده)تحت تأثیر قرار میدهد،همزمان،رفتارهای غیر اخلاقی وی به عنوان شواهدی تأییدکننده برای رفتارهای جبرانی در قالب رفتارهای انحرافی سازمانی و حتی دیگر اشکال رفتارها و نگرشها تا پایان زنجیرهی اضطراب-عدم تعادل-جبران در فضای شناختی و حافظه افراد باقی میماند."