خلاصة:
سرمایه اجتماعی فزایندهء موجود در روابط کنشگران اجتماعی و جامعه مدنی مستحکم،به همراه دولتی مدرن،قوی و توسعهخواه،میتوانند فرایند توسعه همهجانبه کشورهای در حالتوسعه را با کمترین زمان و آسیب ممکن به پیش ببرند.این عناصر،اجزاء یک مثلث واحد هستند.در صورت وجود اتحاد و توازن،و برقراری ارتباط ارگانیک میان آنها،میتوان انتظار داشت که این کشورها، به توسعه دست یابند.ضعف یا تضعیف هرکدام،فرآیند توسعه را با اعوجاجات فراوانی روبرو خواهد کرد.و در نهایت،ضعف و تضیف هر سه مؤلفه،عدم توسعهیافتگی را نهادینه میکند. تأمل و بازاندیشی در کیفیت این سه ضلع مثلث توسعه یافتگی و اتخاذ راهبردهای مناسب برای تقویت آنها،شاید بهترین الگو برای دستیابی به توسعه همهجانبه و پایدار باشد.
ملخص الجهاز:
"از نظر وی،سرمایه اجتماعی را به مثابه هستهای بنیادی است که در طی قرون متمادی در دل تاریخ یک جامعه حفظ و تقویت شده و پایه لازم را برای دستیابی آن جامعه به توسعه سیاسی و اقتصادی پایدار فراهم میآورد؛چنانکه تأکید میکند«هرجا اعتماد و شبکههای اجتماعی شکوفا شوند،افراد،شرکتها،محلهها و حتی ملتها پیشرفت میکنند»( 02:0002,MANTUP ).
در این گفتار،این قضیه مطرح خواهد شد که توسعه،به عنوان هدف اصلی یک نظام در حال گذار،اولا،چه ابعادی دارد و ثانیا،رابطه میان جامعه مدنی قوی،سرمایه اجتماعی فزاینده و دولتی توسعه خواه به چگونه است.
رابرت پاتنام معتقد است که تنها در جایی که سرمایه اجتماعی بین گروهی از قوت زیادی برخوردار است،میتوانیم شاهد وجود و تعدد نهادهای مختلف مدنی و در نهایت موفقیت آن شهر،محله یا جامعه باشیم:سنتهای قدرتمند مشارکت مدنی(شرکت در انتخابات،تعداد خوانندگان روزنامهها،عضویت در گروههای سرود مذهبی و محافل ادبی،باشگاههای نیکوکاران،باشگاههای فوتبال و...
4-سرمایه اجتماعی فزاینده،به مثابه محور توسعه رابرت پاتنام از تحقیق در مورد حکومت مردمی در ایتالیا نتیجه گرفت که همبستگی بلند مدتی بین تعهدات مدنی( TNEMEGAGNE CIVIC )و رشد و توسعه اقتصادی وجود دارد که از عادت به همکاری و معیارهایی چون اعتماد سرچشمه میگیرد(فیلد،1385:86).
برخی دیگر نیز در جهت خلاف این ایده، معتقد به برقراری نوعی ارتباط ارگانیک میان ساخت قدرت در حوزه سیاسی با نهادهای جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی هستند.
او بر این نظر است که در دولتهای به شدت متمرکز که دارای حوزه اختیارات وسیع در عرصههای مختلف جامعه هستند و طرفداری از ایدئولوژی خاص را،از اهداف خود میدانند(مانند نظامهای توتالیتر)، حذف سیستماتیک گروههای واسط میان فرد و دولت،از اولویتهای اصلی آنها محسوب میشود."