خلاصة:
میتوان انتظار داشت تفاوتها در نوع نگرش به ذات،تواناییها و خصوصیات بشری سویههایی گوناگون را در فرجام یک نظاماندیشگی رقم زند و از همینرو آثار چنین مبانی را در بستر فرهنگ سیاسی جوامع نیز میتوان جستجو کرد.نوع برداشت و تصور از محدودیتها و تواناییهای بشری و کیفیت سیرت و طبیعت انسانی،سوژهها را در قبال موقعیت و وضعیت خود در هستی انسانیشان به بصیرتی میرساند که در نحوهی تصمیمگیری و اندیشهی آنان در قبال چگونگی عملورزی سیاسی اجتماعیشان جهت میبخشد.در جریان این تحقیق با مطالعهی ده رمان شاخص فرانسوی و انگلیسی قرن نوزدهم و تحلیل محتوای انسانشناختی آنها،ردپای نوع نگاه ماهوی و برداشت از سرشت انسان و در عین حال توالی آن در زیست سیاسی اجتماعی مردمان این کشورها مورد مقایسه قرار میگیرد.
ملخص الجهاز:
"در جریان این تحقیق با مطالعهی ده رمان شاخص فرانسوی و انگلیسی قرن نوزدهم و تحلیل محتوای انسانشناختی آنها،ردپای نوع نگاه ماهوی و برداشت از سرشت انسان و در عین حال توالی آن در زیست سیاسی اجتماعی مردمان این کشورها مورد مقایسه قرار میگیرد.
موپاسان در این داستان علاوهبر آنکه بخشی عمده از ایدههای خود در باب انسان را نشان میدهد نگاه ویژهی خود به اجتماع و روابط اجتماعی مورد انتقادش را نیز به تصویر میکشد.
او از پارهای از مناسبات و نهادهای اجتماعی همچون قانون،حکومت پارلمانی و نظام تعلیم و تربیت انتقاد میکند و اما این نقد به ارائهی جایگزینی برای وضع موجود نمیانجامد که بیشتر آنچه مدنظر او قرار میگیرد،تغییر طبیعت بشر است و نه ساختار جامعه(اورول،1378 :58).
8)غرور و تعصب اثر جین آستین:آستین در این رمان روایتگر زندگی جامعهی انگلیسی اوایل قرن نوزده و تشریحگر ویژگیهای نوع انسان انگلیسی این دوره است:نوعی احساس نظم،کف نفس و خویشتنداری؛نوعی دیرجوشی غرورآمیز؛نوعی حرکت ضد روشنفکری؛نگرانی دربارهی تبار و گذشتهی اجتماعی و احترام به سنت و نهایتا حالتی احتیاطآمیز نسبت به شر و شور رومانتیک و احساسی فرانسوی(ساوذام،1372،ص 93).
نتیجه در جریان این مقاله با مطالعهی ده رمان فرانسوی و انگلیسی قرن نوزدهم و تحلیل محتوای انسانشناختی آنها ردپای نوع نگاه ماهوی و برداشت از سرشت انسان و در عین حال توالی آن در زیست سیاسی اجتماعی مردمان این کشور پی گرفته شد."