ملخص الجهاز:
"آرزویم این بود که برای یکبار دیگر هم که شده،به آنجا بیایم و خاطرات گذشتهام را زنده کنم ولی افسوس که این فرصت پیش نیامد و من در حسرت دیدار با گذشته و کودکیام ماندم.
حالا هم که میبینی نامهء غیر منتظرهای(به تصویر صفحه مراجعه شود) برایت نوشتهام و یادی از تو کردهام،برای این است که چند وقت پیش از این،جمال حدادی،دوست مشترک دورهء دبستانمان را اتفاقی در دفتر مدرسهء محل کارم دیدم.
ولی اگه یادت باشه،وقتی این انشا رو مینوشتیم،همهمون بدون استثنا یک چیزو مینوشتیم و جالب اینکه همهمون با این عبارت شروع میکردیم که«البته بر همهء ما واضح و مبرهن است که علم از ثروت بهتر است...
ولی خداوکیلی، آرزوی همهء ماها داشتن یه دوچرخه،یه جفت کفش فوتبال و لباسهای بدون وصله بود و اگه نبود نمرهء سیزده و چهارده انشا،شاید همگی متفق القول مینوشتیم:«ثروت بهتر است از علم»."