طرح - مجلة کلک الأدب والفن

"چرا زن آن هنگام‌ که احساس می‌شود قطعا شکست خواهد خورد،سنگدل‌تر از جلاد می‌شود؟حالا دوباره‌ این ملاقات‌های نیمه پنهانی را به‌عنوان برگ‌ برنده جلو بینی‌ام خواهد جنباند،اما که چی؟باز تنها مقصر من خواهم بود؟» مرد گفت:«چرا چیزی را پیشنهاد می‌کنی‌ که نمی‌توانی انجامش دهی؟نمی‌ترسی که‌ ناگهان پیشنهادت را قبول کنم و تو را بازو در بازو،با خود در مرکزی‌ترین کوچه بالا و پایین‌ بکشم؟» زن اندیشید:«فقط آن روی سگم بالا نیاید، فقط حالا آن روی سگم بالا نیاید،وگرنه فاصله‌ خاردار کلمات ناگفته دوباره ما را جدا خواهد کرد. بهتر نیست موضوع را عوض کنیم؟چه‌طور شده به‌ ساعتت نگاه نمی‌کنی؟حس تشخیص‌ زمانت ضعیف شده یا دیدار امروزت را می‌توانی‌ کمی طولانی‌تر کنی؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) زن اندیشید-«چرا مرد آن هنگام که به‌نظر می‌رسد قطعا پیروز شده،این‌قدر ضعیف‌ می‌شود؟و حالا گناه تلخی بازمانده از این ملاقات‌ها را به صورتم پرتاب خواهد کرد."