خلاصة:
با گذشت بیش از یک سال از تأسیس اتحادیه مدیترانهای،اینک ارزیابی کارنامه و جایگاه این اتحادیه در سیاست جهانی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.نخستین اجلاس این اتحادیه که در 13 ژوئیه سال 2008 در پاریس برگزار گردید با دیپلماسی نمایشی گستردهای همراه بود.اما تشتت، واگرایی و فقدان اجماع سیاسی میان دولتهای ساحل جنوبی با ساحل شمالی دریای مدیترانه بهویژه در قبال تحولات خاورمیانه،خوشبینیهای اولیه اروپاییها را در سایه قرار داده و چالشها و موانع پیش روی سیاست مدیترانهای اروپا را به فاصله اندکی نمایان ساخت. به همین سبب،اتحادیه مدیترانهای که بازیگر جدیدی در روابط بین الملل محسوب میشود،تاکنون دستاورد چشمگیری نداشته است.ناکامی در برابر مدیریت بحران غزه نخستین آزمون برای نشان دادن میزان کارآمدی سیاسی این اتحادیه بود که با تعلیق نشستهای آن از سوی کشورهای عربی عضو،در اعتراض به حملات رژیم صهیونیستی به غزه،فعالیتهای این نهاد نوظهور را با رکود و بنبست روبهرو ساخت.بررسی،نقد و ارزیابی جایگاه،چالشها و چشمانداز این اتحادیه محور نوشتار حاضر را تشکیل میدهد که طی آن موضوعات و مباحثی مانند جایگاه مدیترانه در سیاست خارجی اتحادیه اروپایی،آغاز و انجام فرایند بارسلون،فلسفه وجودی اتحادیه مدیترانهای،اجلاس پاریس و پیامدهای آن،اهداف سیاست مدیترانهای فرانسه و اتحادیه مدیترانهای و چالشهای پیش رو بررسی و تحلیل خواهد شد.
ملخص الجهاز:
نظر به اين ملاحظات و اهميت ژئوپولتيک و اقتصادي، مسائل امنيتي و ضرورت مديريت مهاجرت از منطقه مديترانه به اين حوزه در دوره پس از پايان جنگ سرد در کانون توجه اروپاييها قرارگرفته و باز تعريف محيط امنيتي مديترانه به پيدايش انگيزه ها و زمينه هاي همکاري منطقه اي مدد رسانده و موجب شد تا کشورهاي اروپايي موضوع مشارکت و همکاري استراتژيک با مديترانه را در دستور کار سياست خارجي خود قرار دهند.
از سوي ديگر همکاريهاي تجاري، ايجاد جامعه مشترک اقتصادي مديترانه اي و شکل دهي به منطقه آزاد تجاري اروپا و مديترانه تا٢٠١٠ نيز از اهداف مهم فرايند بارسلون بود که موفقيتي در پي نداشت و به نظر مي رسد حوزه مديترانه هنوز با ايده ايجاد منطقه آزاد تجاري فاصله دارد، به ويژه آن که اروپاييها به شدت از سياست هاي حمايتي در زمينه هايي مانند محصولات کشاورزي خود جانبداري نموده و مينمايند.
فرانسه از دهه هفتاد چشم انداز مديترانه اي را در چارچوب سياست خارجي اروپايي مورد توجه قرار داده و در سال هاي پاياني دهه هشتاد تحرکات مديترانه اي خود را افزايش داد و در دهه نود نيز با ابتکار مشترک با اسپانيا در چارچوب فرايند بارسلون به حامي توسعه روابط با حوزه جنوبي اتحاديه در برابر حوزه شرقي آن تبديل شد.
8. Rosa Balfour, “The Transformation of the Union for the Mediterranean”, Mediterranean Politics, Volume 14, Number1, March 2009, pp.