ملخص الجهاز:
"مطلب از این قرار است: پیاله دور دگر زد و نصرت رحمانی،شاعر کوچههای خاموش و رنجهای انسانی،با اندوختهای از یادها و یافتهها به خاموشی باد تن داد و روح زمانه با گذشتههای پرماجرا و سرشارش جدا گردید.
او محصول روزگاری بود که بسیاری از روشنفکران و سرخوردگان سیاسی در میعادگاههای خود،به انجزهء و دود تن سپرده بودند و نصرت زبان صادقانهای نسلی شقهشقه شده بود که هرکدام به گوشهای از اجتماع پر از سوء تفاهم پرتاب شده بودند: «وقتی که یاران/از جنگ باد باز میگشتند/میگفتیم:پایان گرفته کار/و تکرار میشویم/با کودکانمان-حنجره به کف»2 از نصرت مجموعههایی چون:«کوچ»،«ترمه»،«میعاد در لجن»،«حریف باد»،«شمشیر»، «معشوقه قلم»،«در چنگ باد»،«پیاله دور دگر زد»،«آوازی در فرجام»،بر جای مانده است.
نصرت رحمانی از پیشکسوتان شعر امروز بوده و در واقع با فرهنگ اقشار میانی و چه بسا پایین جامعه ارتباط درونی و نزدیک داشته است و روزگاری هم شعرهای وی زمزمه نیمه شبان و شکست خوردگان و عاشقان مجنونصفت زمانهاش بوده است."