ولادیمیر ناباکوف و نگاه دوربینی مقالة

"«در زندگی واقعی‌ سباستین نایت»درست مانند رمان«آتش رنگ پریده» بسیاری دیگر از آثار او از جمله«دفاع لوژین و همزاد» خواننده علاوه بر شیوه‌ی روایی پلیسی به نوعی‌ همیشه با دو سطح از واقعیت درگیر است که‌ سطح اول را می‌توان سطح واقعی و سطح دوم‌ را هجویه یا تخیلی فرض کرد. مانند داستان‌های بسیار قدیمی و کهنه، به نحوی که در همان اولین صفحه‌ی داستان، ناباکوف تمام ماجرا را به صورتی بسیار موجز، ولی کاملا رسا شرح می‌دهد و اتفاقا آن را به‌ پایان می‌رساند!؟«روزی روزگاری در برلین، در آلمان،مردی به نام آلبینوس می‌زیست. به نحوی که حتا ملاقات آلبینوس و دختر جوان اولین بار در سینما اتفاق می‌افتد؛ سینمایی که دختر در آن مشغول به کار است: «آلبینوس فکر کرد که این تصاویر متحرک رنگی چه قدر می‌تواند جذاب باشد؛ حرکات و اداها به نحوی هماهنگ و موزون‌ به واسطه‌ی نور جان می‌گیرند و جالب‌ این‌جاست که آخر داستان به ابتدای آن‌ می‌رسد!؟»* (به تصویر صفحه مراجعه شود)"