ملخص الجهاز:
"یکی از دوستان گفت و من نیز احساس شادمانهای داشتم که نیما به مسجد راهیافته بود؛آری گویی نیما با وجود همهء دشواریهای زندگیش و تبلیغات سوء علیه او،به آرامی نسیم در دل مردم جای گرفته بود.
امر دیگری که بسیار در نظر میآمد و شادی میبخشید این بود که مراسم به همت والای یکی از معلمان جوان آن روستا و رئیس محترم آموزش و پرورش منطقهء بلده ترتیب داده شده بود-جای قدردانی از آنان است-توجه آموزش و پرورش بلده و رئیس محترم آن به نیما و بزرگداشت وی نوید دیگری بود که نشان میداد مردان بزرگ و نیک هرگز از دل انسانهای بیآلایش نمیروند: گرم یادآوری یا نه من از یادت نمیکاهم ترا من چشم در راهم همین کلام نیما نیز به خط درشت و زیبا در مسجد بر پیشانی تریبون جلب نظر میکرد،و تصویر نیما که مینگریست."