ملخص الجهاز:
"رویکرد تقلید هنر از واقعیت متکی بر این پیشفرض است که یک تصویر،انعکاس مرجع خود میباشد-یا باید باشد-این رویکرد مبتنی بر استعاره شفافیت است که کنایه از نقش لنز دوربین به عنوان پنجرهای به سوی جهان دارد.
همهء آنها به دنبال شکل کلی از«روایت اصلی»هستند که بتواند توضیح دهد چگونه ایدئولوژیها نه تنها در تصویر خود از واقعیت متجلی میشود بلکه خود را در ذهنیت مظاهر خود نیز بازتولید میکند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) این پندارههای فرامدرن نه تنها در بند ارجاع و ایدئولوژی نیستند بلکه از هر نظم مفهومی مانند ژانر(نوع)،رسانه یا زمانه نیز دور هستند آنها از هر نوع،رسانه و زمانه گلچین شدهاند.
در تئوریهای ابتداییتر فرهنگ توده،تودهها به عنوان مجموعهای اط افراد از خود بیگانه شده ملاحظه میشوند که واقعیت تاریخی روابط اجتماعی طبقهشان به وسیله سرمایهداری معاصر شکسته شده است.
این زیباییشناسی،هنر و زندگی را منفک از یکدیگر میداند:به نظر میرسد یک فاصله زیباشناختی میان ابژه هنری در زندگی روزمره دنیوی با تأکید بر کیفیتهای متعالی هنر وجداسازی آن از زمینههای تاریخی و اجتماعی،ایجاد شده است.
تبدیل هنر به یک جهان خودخواسته که از روزمرگی فاصله گرفته، حاصل فعالیت نخبگانی است که میتوانند فشارهای نیازهای مادی را نفی کرده و میتوانند زیباییشناسی را بنا کنند که نه تنها ارزش شرایط مادی را نفی میکند بلکه در واقع فقط برای اشکال هنری ارزش قائل است که در مقابل ارزشهای مادی قرار گرفته است.
آنها تودههایی بیفرهنگ و آسیبپذیر نیستند آنگونه که انسانگرایی نخبهگرا،اقتصاد سیاسی و«فرانوگرایی»آنها را تصویر کردهاند؛بلکه برعکس آنها فعال و مولد هستند و مشتاقانه فرهنگی را تجربه میکنند که برای زندگی روزمره آنان مانند شرایط اقتصادی محدودکننده،حیاتی است."