خلاصة:
هرچند که تا به حال مقالات و کتابهای متعددی دربارهی احوال و آثار آرزو نگاشته شده است و بعضا تصنیفاتی نیز از وی تصحیح و منتشر گشته؛باید اذعان کرد که هنوز آنگونه که شایسته است کاری در خور نام و مقام وی صورت نگرفته و تحقیقات موجود،اغلب تکرار کلیشهای اقوال منابع متأخر است. بدین لحاظ انجام تحقیقی جدی و مستند مبتنی بر منابع اصلی و دست اول در این باره ضروری به نظر میرسد.مقالهی حاضر،تمام همت خود را بر این هدف گماشته است.
ملخص الجهاز:
"لذا بنا به ادعای نور الاسلام صدیقی-مصحح دیوان آرزو-تنها نسخهی قابل استناد کلیات آرزو،همان نسخهی شمارهی 2073 متعلق به کتابخانهی رامپور است؛هرچند نگارندهی این مقاله بنابر اشتباهات عجیب و غریب نسخه که به دیوان چاپی آن نیز سرایت کرده است،سخت به صحت نسخه و اینکه براساس ادعای مصحح محترم،دستخط شخص شاعر باشد،تردید دارد(آرزو، مقدمهی نور الاسلام صدیقی،6002 م:72) آرزو مجموعه اشعاری هم در جواب سلیم تهرانی و نوعی خبوشانی و کمال خجندی داشته است(همان جا؛آرزو،3831 ش:774/1-874؛همو،5831 ش:3351/3- 4351).
ک:مجتبایی، همان جا)هرچند نشانی از شرح قصاید خاقانی آرزو،در دست نیست اما بنا به قرینهای به نظر میرسد که خان آرزو به این کار مشغول بوده است و سوالاتی نیز در این باب داشته که بعضی را در نامهای که به حزین نوشته بوده،مطرح کرده است و اساس این گفته یکی از نامههای حزین است؛این نامه یکبار در مجلهی یغما شمارهی 152 مرداد 8431 شمسی به کوشش جمشید سروشیار براساس مندرجات تذکرهی خلاصهی نامه به جای آرزو،متذوقی مدعی عنوان شده است و بنده نیز جز در نسخهی آستان قدس به شماره 13671،هیچ منبع دیگری دال بر انجام مکاتبهای میان آرزو و حزین نیافتهام،اما با تکیه به عنوان نسخهی مذکور(رقعهی شیخ محمد علی جیلانی متخلص به حزین در جواب سوالات سراج الدین علیخان آرزو که معنی بر ابیات ملک الکلام خاقانی نموده بودند)و نیز لحن تمسخرآمیز حزین و محتوای طعنههای او که بیمناسبت با شخصیت انتقادی و خردهگیر آرزو نیست، همچنین انتساب شرح اشعار خاقانی به آرزو که برخی منابع نامطمئن ذکر کردهاند، میتوان گفت که احتمالا مخاطب این رقعه،همان خان آرزو بوده است."