ملخص الجهاز:
"مریم پویا[11] درخصوص طرح پژوهش اقتصاد ایران قرن نوزدهم که توسط سیفی انجام شده، مینویسد: «تودههای کارگری را در چنین بخشهایی عمدتا زنان و بچهها تشکیل میدادند که به آنها حقوق بسیار اندکی پرداخت میشد و آنان نه مواد خام را تحت کنترل داشتند و نه محصول نهایی را.
همانند دیگر جوامع ماقبل سرمایهداری یا سرمایهداری نوپا که در آنها اقتصاد خانگی غلبه داشت، در ایران نیز ارزش زنان دمبخت با میزان تجارب آنان در صنایع دستی سنجیده میشد؛ بهویژه تولید فرش در این میان بسیار باارزش بود.
»[22] هنوز در نظام اقتصادی ایران طبقه کارگر صنعتی مدرن بهوجود نیامده بود اما همانطورکه پیش از این دیدیم، کارگران ایرانی بسیاری فاقد ابزار تولید بودند و نیروی کار خود را در برابر دستمزد به صاحب کار ارائه میکردند.
دونالد کواترت (Donald Quatraert) در اثر خود درباره تاریخ اجتماعی امپراتوری عثمانی در ابتدای قرن بیستم، مینویسد: «کار بچهها متداول بود و دختران جوان بخصوص در صنایع تولید پارچه و تریاک بخش مهمی از کارگران کارخانهها را تشکیل میدادند.
کلارا رایس، یکی از اعضای مبلغان مسیحی که به بیشتر نقاط ایران سفر کرده بود، به اهمیت کار بدون دستمزد زنان در مناطق روستایی در قالب کشاورزی، چوپانی، بافندگی فرش، تولید مواد خوراکی و پوشاک برای خانواده، اشاره کرده است.
[51] آنان یا کارگران خانگی بدون دستمزد بودند و یا حقوق اندکی دریافت مینمودند، در شرایط تنگدستی کار میکردند و تحت عنایت واسطهای که آنها را استخدام کرده بود، قرار داشتند."