خلاصة:
سازمانها مطرح میگردد.پس از آن با توجه به اهمیت مساله مشارکت کارکنان در امر تغییر و تحول و کمک کردن برای رسیدن به بهرهوری بالاتر این موضوع مورد بحث قرار میگیرد.تکنولوژی و اثر آن بر تغییر تحول مورد بعدی است که بررسی میشود و در پایان مدلی برای تغییر موفقیتآمیز و سیستم اکستنسور مورد توجه قرار خواهد گرفت.مدیران امروزی در محیطی پرابهام،پویا و متحول کار میکنند.یکی از بارزترین خصوصیات عصر حاضر تغییرات و تحولات شگرف و مداومی است که در طرز فکر،ایدولوژی، ارزشهای اجتماعی،روشهای کار و بسیاری از پدیدههای دیگر زندگی به چشم میخورد. علوم مختلف در چند دهه اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشر پیشرفت کرده است1. وسایل ارتباط جدید امکان هرگونه تماس را از هر نقطهی جهان به نقطهای دیگر در کوتاهترین مدت و با کمترین هزینه میسر ساخته است و این در حالیست که کشورهای در حال توسعه برای حل مسایل ناشی از توسعهنیافتگی کوششهای زیادی به عمل آوردند.این کوششها بسیار متنوع و شامل برنامهریزیهای کاملا متمرکز در اقتصاد دولتی و برنامهریزیهای کاملا غیر متمرکز در اقتصاد آزاد بوده است،در نتیجه این فکر پدید آمد که سازماندهی عوامل تولید مستلزم وجود نهادی ویژه است تا به منظور افزایش تولید از حداکثر ظرفیت آنان استفاده کند،از اینرو سازماندهی در بهبود و توسعه جامعه اهمیت خاصی یافته و به مثابه یکی از وظایف مهم مدیریت در مسیر عوامل موثر در توسعه اقتصادی قرار دارد2. در این راستا و با توجه به اهمیت مساله تغییر و تحول و اثر آن بر بهرهوری در این مقاله پس از تعریفهایی از بهرهوری و مدیریت بهرهوری و تغییر سازمانی به بررسی مساله توسعه و تغییر در رفتار عمومی کارکنان پرداخته و موضوع آموزشهای مرتبط با ایجاد تغییر و بهبود در
ملخص الجهاز:
"همچنین با تعریف زمینههایی که باعث میشود اطمینان یابند که کار به بهترین وجه انجام میگیرد،این شکاف را پر میکنند و این زمینهها عباتند از: -------------- (1)جعفریمقدم،9731،ص 71 الف-آموزش و کارآموزی ب-امور رفاهی ج-بهرهگیری دقیق از منابع د-کارگزینی هـ-طرحهای مشارکت کارکنان و-حل مشکلات 4-کارکنان به دلیل حضور در صحنه کار از عوامل مهم تغییر به شمار میآیند بنابراین اهمیت طرحهای مشارکتی و طرحهای حل مشکل کارکنان مشخص میشود و برای دستیابی به بهترین وضعیت،بررسی دقیق زمینههای قابل کنترل مدیریت و زمینههای قابل کنترل کارکنان اهمیت بسیاری خواهد داشت.
عملکرد کارکنان به دلیل عدم آگاهی نسبت به تواناییها و امتیازات کامپیوتر تنزل داشته است،همچنین تعداد فرمها و حجم عملیات بوروکراسی در مقایسه با سیستم غیر کامپیوتری افزایش یافته و در حقیقت فقط بخشی از نتایج بهینهسازی حاصل شده است زیرا اغلب دستور العملها گرچه کامپیوتری شده اما تغییر کلی ایجاد نشده است، بنابراین نتیجه میگیریم که بیتوجهی به طراحی کار میتواند همه امتیازات بالقوه اتوماسیون را خنثی کند.
این مهم بیشتر مربوط میشود به سازمانهای خدماتی که مجبورند به صورت روز افزون به کامپیوتر و سیستمهای کامپیوتری وابسته شوند و این برای کشورهای در حال توسعه مطلب بسیار مهمی است زیرا سرمایهگذاری در کامپیوتر سهم بسیاری از منابع ارزی کشور را به خود جذب میکند بنابراین باید کارایی لازم را داشته باشد."