ملخص الجهاز:
"در کل داوری ایشان دربارۀ کلیتجریانی که از آن به روشنفکری دینیتعبیر میشد،مثبت نبود،چون معتقدبودند که اینها مصداق«خلطوا عملاصالحا بآخر سیئات»هستند،یعنیبه رغم برخی از پایبندهایشخصی به احکام اسلامی درمقام عمل اجتماعی،به شدتمتأثر از شیوه و منشی هستند کهاز غرب به اینجا رسوخ کرده وحتی گاهی آن شیوهها را توجیهدینی هم میکنند!این نگاه کلیایشان در مورد این طیف بود کهالبته در مورد مصادیق آن شدتو ضعف داشت،مثلا ایشاناز قدیم با شخص مهندسبازرگان آشنا بودند و رابطهشاندر همان حد مختصری که بود،رابطه مثبتی بود،اما نسبت بهدکتر شریعتی به هیچ وجه نگاهمثبتی نداشتند و به رغم اینکهآقای محمد تقی شریعتیپس از مهاجرت ما بهمشهد،به دیدن ایشانآمد،اما مرحوم والدارتباط نزدیکی با ایشانبرقرار نکردند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)در مقطع شهادت آقای اسلامی،گمانههای مختلفی در مورد عاملانترور ایشان وجود داشت که عمدتا همحدس و گمانها متوجه گروه فرقان یاگروههای مشابه آنها بود."